تاریخ ارسال : ۹ مرداد ۱۳۹۸ ارسال دیدگاه
بیداد رفت لاله بر باد رفته را – شهریار
بیداد رفت لاله بر باد رفته را
یا رب خزان چه بود بهار شکفته را
هر لاله ای که از دل این خاکدان دمید
نو کرد داغ ماتم یاران رفته را
جز در صفای اشک دلم وا نمی شود
باران به دامن است هوای گرفته را
وای ای مه دو هفته چه جای محاق بود
آخر محاق نیست که ماه دو هفته را
برخیز لاله بند گلوبند خود بتاب
آورده ام به دیده گهرهای سفته را
ای کاش ناله های چو من بلبلی حزین
بیدار کردی آن گل در خاک خفته را
گر سوزد استخوان جوانان شگفت نیست
تب موم سازد آهن و پولاد تفته را
یارب چها به سینه این خاکدان در است
کس نیست واقف اینهمه راز نهفته را
راه عدم نرفت کس از رهروان خاک
چون رفت خواهی اینهمه راه نرفته را
لب دوخت هر کرا که بدو راز گفت دهر
تا باز نشنود ز کس این راز گفته را
لعلی نسفت کلک در افشان شهریار
بازدید: 2153 بازدید
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
ایجاز در شعر سپید
ایجاز در شعر سپید بسم الله الرحمن الرحیم الان که بحث فرم و ساختار را در شعر سپید فارسی تمام کرده ام وارد مبحث جدیدی میشویم ( ایجاز در شعر سپید...زیبایی شناسی هنر شعر
زیبایی شناسی هنر شعر همیشه از عبور کردن از یک مسیر و جاده یکنواخت خسته شده ام تو چطور ؟ حتی از تکرار دیدن یک کوه ،یک دشت ،یک گونه گل...اگر عشق نبود
اگر عشق نبود برخی از نوشته ها و آثار بزرگان ادب را که می خوانم از شدت علاقه گریه ام می گیرد. فقط می توانم تحسین شان بکنم. از خواندن این...برچسب ها
- اشعار وحشی بافقی (10)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- سیمین بهبهانی (7)
- عشق (13)
- شهریار (52)
- بیدل دهلوی (11)
- شعر صائب تبریزی (10)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- مولانا (23)
- صائب تبریزی (10)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- اشعار شهریار (10)
- وحشی بافقی (13)
- اشعار سعدی (20)
- شعر وحشی بافقی (8)
- شعر شهریار (11)
- سعدی (25)
- شعر سعدی (16)
- شعر (10)
- عبید زاکانی (8)

دیدگاهها بسته شدهاند.