زیبا تو که با مژت یه دنیا رو مات می کنی – مریم حیدرزاده
زیبا تو که با مژت یه دنیا رو مات می کنی
یه دنیا رو قربونی چشمک چشمات می کنی
تو که اگه کسی نخواد با تو مث آینه باشه
با داغی لحن نگات اون و مجازات می کنی
نبینمت یه وقت بشی تسلیم دست سرنوشت
به عشق تو سرش بالاس ، ترانه ی اردیبهشت
زیبا اگه موج صدات ، بلرزه ، رنگ غم بشه
از اون طراوت چشات اگه یه ذره کم بشه
چیکار می تونم بکنم ، جز اینکه آرزو کنم
تمام غصه های تو ، فقط مال خودم بشه
نبینمت یه وقت بشی تسلیم دست سرنوشت
به عشق تو سرش بالاس ترانه ی اردیبهشت
زیبا کی گفته تو نخوای ، تو کوچه ها بهار میاد
وقتی بهاره که جهان با حرف تو کنار بیاد
اگه یه غم به هم زده دنیای ارغوانیتو
الهی که بره به جاش ، برای من هزار بیاد
نبینمت یه وقت بشی تسلیم دست سرنوشت
به عشق تو سرش بالاس ترانه ی اردیبهشت
زیبا شاید بگی حالا صحبت دیوونگی نیست
اما می گم بی عشق تو اسم چیزی زندگی نیست
دریای طوفان زده تو ببینمو چیزی نگم
خوب می دونیم من و تو که این رسم پروانگی نیست
نبینمت یه وقت بشی تسلیم دست سرنوشت
به عشق تو سرش بالاس ترانه ی اردیبهشت
زیبای من دنیای ما طلوع داره ، غروب داره
نقشه ی سرنوشتمون ، شمال داره ، جنوب داره
تو اونا که پشت نقاب ، از نسل دور آدمن
هم آدمای بد داره ، هم آدمای خوب داره
نبینمت یه وقت بشی تسلیم دست سرنوشت
به عشق تو سرش بالاس ترانه ی اردیبهشت
زیبا نگین عشق تو ، صد تا طبق جواهره
یه قایق بادی داره پر از نگاه و خاطره
میون این شهر غریب ، با چهره های آشنا
یکی می میره واسه تو که یه جورایی شاعره
نبینمت یه وقت بشی تسلیم دست سرنوشت
به عشق تو سرش بالاست ترانه ی اردیبهشت
زیبا با یک چکه غمت ، می ریزه هفت تا آسمون
می شکنه از غصه ی تو ، یه بار دیگه رنگین کمون
نمی دونم که خزون نشسته رو کدوم گلت
می خوای بهم نگی ، نگو اما همینجوری نمون
نبیمنت یه وقت بشی تسلیم دست سرنوشت
به عشق تو سرش بالاس ترانه ی اردیبهشت
یه عمریه تو میدونا چشما به تو خیره می شه
با رنگ روشن نگات ، روز همه تیره می شه
قصه ی هر کس که به تو بد کنه و خوب نباشه
حکایت مجرمیه که دایم تو زنجیر ، می شه
نبینمت یه وقت بشی تسلیم دست سرنوشت
به عشق تو سرش بالاس ترانه ی اردیبهشت
زیبا جای تو ، آسمون بارید و کلی خالی شد
ماه هم از این غصه ی اون ، دلش گرفت ، هلالی شد
دخترکی که زندگیش با رؤیای تو می گذره
دچار کابوس بد و خط خطی و خیالی شد
نبینمت یه وقت بشی تسلیم دست سرنوشت
به عشق تو سرش بالاس ترانه ی اردیبهشت
زیبا به جون همه چیم ، آره جون خودت قسم
بدون لبخند تو من به هیچ جایی نمی رسم
به خاطر خود خودت ابرو یه کم کنار بزن
بذار که ماه طلوع کنه از چش مثل هیچکسم
نبینمت یه وقت بشی تسلیم دست سرنوشت
به عشق تو سرش بالاس ترانه ی اردیبهشت
زیبا جونم خوشم باشی نمی شه باز از تو نوشت
چه برسه به اینکه نه ، بگذریم از خیال زشت
نبینمت یه وقت بشی تسلیم دست سرنوشت
به عشق تو سرش بالاس ترانه ی اردیبهشت
مریم حیدرزاده
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
تو مثل خواب نسیمی به رنگ اشک شقایق – مریم حیدرزاده
تو مثل خواب نسیمی به رنگ اشک شقایق تو مثل شبنم عشقی به روی پونه عاشق تو مثل دست سپیده پر از تولد نوری تو مثل نم باران لطیف و پاک...یه روزی یه کف بین پیر ٬ نشست و فالمو گرفت – مریم حیدرزاده
یه روزی یه کف بین پیر ٬ نشست و فالمو گرفت اون رفت و هر چی گفته بود ٬ فکر و خیالمو گرفت غریب بود و یه کم سیاه ٬...به روي گونه تابيدي و رفتي – مریم حیدرزاده
به روي گونه تابيدي و رفتي مرا با عشق سنجيدي و رفتي تمام هستي ام نيلوفري بود تو هستي مرا چيدي و رفتي كنار اتظارت تا سحر گاه شبي همپاي پيچك...دیگر مرا به معجزه دعوت نمی کنی – مریم حیدرزاده
دیگر مرا به معجزه دعوت نمی کنی با من ز درد حادثه صحبت نمی کنی دیریست پشن پنجره ماندم که رد شوی اما تو مدتی ست اجابت نمی کنی دلی که...شب رفتنت عزیزم , هرگز از یادم نمیره – مریم حیدرزاده
شب رفتنت عزیزم , هرگز از یادم نمیره واسه هرکسی که میگم قصه شو , آتیش میگیره دل من یه دریا خون بود ,چشم تو یه دنیا تردید آخرین لحظه نگاهت...پربازدیدترین مطالب
- هفته
- ماه
- کل
برچسب ها
- سیمین بهبهانی (7)
- شعر سعدی (16)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- صائب تبریزی (10)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- شعر وحشی بافقی (8)
- شعر (10)
- اشعار سعدی (20)
- عبید زاکانی (8)
- شهریار (52)
- شعر صائب تبریزی (10)
- مولانا (23)
- سعدی (25)
- عشق (13)
- وحشی بافقی (13)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- بیدل دهلوی (11)
- اشعار شهریار (10)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- شعر شهریار (11)
دیدگاهها بسته شدهاند.