ای ساربان ای کاروان، لیلای من کجا میبری – رهی معیری
ای ساربان ای کاروان، لیلای من کجا میبری
با بردن لیلای من، جان و دل مرا میبری
ای ساربان کجا می روی ، لیلای من چرا می بری
در بستن پیمان ما تنها گواه ما شد خدا
تا این جهان بر پا بود این عشق ما بماند به جا
ای ساربان کجا می روی ، لیلای من چرا می بری
تمامی دینم به دنیای فانی،شراره ی عشقی که شد زندگانی
به یاد یاری خوشا قطره اشکی،ز سوز عشقی خوشا زندگانی
همیشه خدایا محبت دلها،به دلها بماند، بسان دل ما
چو لیلی و مجنون فسانه شود،حکایت ما جاودانه شود
تو اکنون ز عشقم گریزانی
غمم را ز چشمم نمیخوانی
تو از عاشقی چه میدانی
پس از تو نمودن برای خدا، تو مرگ دلم را ببین و برو
چو طوفان سختی ز شاخهی غم، گل هستیام را بچین و برو
که هستم من آن تک درختی، که در پای طوفان نشسته
همه شاخه های وجودش ز خشم طبیعت شکسته…
نام اثر: ای کاروان
شعر: رهی معیری
خواننده : بامداد فلاحتی
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
شاعر که باشی
شاعر که باشی سارتر می گفت: هر چقدر که بدانی بیشتر زجر می کشی( به ویژه که بدانی و نتوانی حال آنکه دانستن هم خود اراده ای می خواهد ) .خب...صلابت کوهستان (پارت پنجم)
صلابت کوهستان (پارت پنجم) پارت پنجم: بازگشت به دامن زمین مرد پس از لحظاتی طولانی بر قله، آهسته برخاست. نور خورشید اکنون آنقدر گرم شده بود که برفهای کنار سنگها قطرهقطره...تو برای منی؛ حتی اگر نگویم
تو برای منی؛ حتی اگر نگویم عزیزکم… با چه زبانی باید بگویم که تو برای منی؟ قهر کنم؟ حرف بزنم؟ شعر بگویم؟ یا شاید دلت میخواهد فریاد بزنم و جهانی را...برچسب ها
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- سیمین بهبهانی (7)
- وحشی بافقی (13)
- اشعار شهریار (10)
- شعر صائب تبریزی (10)
- عبید زاکانی (8)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- مولانا (23)
- شعر (10)
- بیدل دهلوی (11)
- اشعار سعدی (20)
- شهریار (52)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- شعر وحشی بافقی (8)
- شعر سعدی (16)
- شعر شهریار (11)
- صائب تبریزی (10)
- عشق (13)
- سعدی (25)
بهرهگیری از بکلینک برای بهبود نرخ کلیک CTR بک لینک قوی تا نرخ کلیک و تعامل کاربران بیشتر شود
بهبود مداوم ساختار فنی وبسایت شما بهینه سازی سایت یعنی چه و کاربران تجربه کاربری بهتری داشته باشند
دیدگاهها بسته شدهاند.