یاران چرا به خانه ما سر نمی زنند – شهریار
شهریار ملک سخن :
یاران چرا به خانه ما سر نمی زنند
آخر چه شد که حلقه بدین در نمیزنند
دایم پرنده اند به هر بام و بر دلی
دیگر به بام خانه ما سر نمی زنند
پنداشتند همچو درختی تکیده ام
سنگی از آن به شاخه بی بر نمی زنند
چرخد نظام کار به دوران به سیم و زر
دستی به کار مضطر بی زر نمی زنند
یا رب چه شد گروه طبیبان شهر ما
سر بر من فتاده به بستر نمی زنند
یاران چرا که لاله غداران روزگار
تیر نگه به قلب مکدر نمی زنند
دستی برم به زلف سمن ساکه عاشقان
چنگی چو من به زلف معنبر نمی زنند
بر مدعی بگو که ستیزد ز روبرو
مردان زپشت حربه و خنجر نمی زنند
با من مجنگ جان برادر که عاقلان
اندوده پیش مهر منور نمی زنند
من رندم و قلندر و مفلس در این دیار
دزدان راه ره به قلندر نمی زنند
جور و ستم گرفته سراسر جهان ما
یا رب چه شد که حد به ستمگر نمی زنند
مردم دریغ مرده پرستند شهریار
کاندر حیات سر به هنرور نمی زنند

شهريار
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
خانه درتاریکی
خانه درتاریکی خانه درتاریکی هواپیماهای غولپیکر با فاصلهای کم از پشتبام خانهشان پرواز میکردند و هر بار، تمام سازهٔ لرزان را به رعشه میانداختند. آرمان روی تختخواب فلزی کهنه دراز کشیده...پلکان هستی
پلکان هستی و چون تیغ گلی بیازاردت؛ حکم هشداری دارد از برای تعمیر مانیتور در تهران تو؛ چونان برخاستن ناگهانی از خوابی گران! می دانی که خار و تیغ را نیز...در خصوص شب یلدا
در خصوص شب یلدا شب یلدا یا شب چله یکی از اعیاد باستانی ایران می باشد. شب یلدا شب اول دیماه که درنیمکره شمالی طولانی ترین شب است. ایرانیان در زمان...برچسب ها
- سعدی (25)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- وحشی بافقی (13)
- شعر سعدی (16)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- عبید زاکانی (8)
- شعر شهریار (11)
- شعر وحشی بافقی (8)
- شعر صائب تبریزی (10)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- بیدل دهلوی (11)
- اشعار شهریار (10)
- صائب تبریزی (10)
- مولانا (23)
- سیمین بهبهانی (7)
- عشق (13)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- شعر (10)
- شهریار (52)
- اشعار سعدی (20)
دیدگاهها بسته شدهاند.