تاریخ ارسال : ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ارسال دیدگاه
ای آمده از عالم روحانی تفت – خیام نیشابوری
ای آمده از عالم روحانی تفت
حیران شده در پنج و چهار و شش و هفت
می نوش ندانی ز کجا آمدهای
خوش باش ندانی بکجا خواهی رفت
خیام نیشابوری
…………………….
ایدل چو زمانه میکند غمناکت
ناگه برود ز تن روان پاکت
بر سبزه نشین و خوش بزی روزی چند
زان پیش که سبزه بردمد از خاکت
خیام
………………..
این بحر وجود آمده بیرون ز نهفت
کس نیست که این گوهر تحقیق بسفت
هر کس سخنی از سر سودا گفتند
زآن روی که هست کس نمیداند گفت
خیام نیشابوری
بازدید: 2116 بازدید
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
مهمانی نور
مهمانی نور بنام خدا لایسنس نود ۳۲ پنجره اتاقم را باز کردم، نگاهی به آسمان انداختم، آرامش عجیبی سراپای وجودم را فرا گرفت. عمیق تر نگریستم دنیایی از زیبائی را در...دختران ایران!
دختران ایران! به نام خداوندگار گام هایت را آهسته بردار بانوی اصیل. چنان میدرخشی در میان دشت ها، لاله ها واژگونند از آن تو. چنان روییدنی از گام هایت پیداست که...شاعر که باشی
شاعر که باشی سارتر می گفت: هر چقدر که بدانی بیشتر زجر می کشی( به ویژه که بدانی و نتوانی حال آنکه دانستن هم خود اراده ای می خواهد ) .خب...برچسب ها
- عشق (13)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- شعر سعدی (16)
- شهریار (52)
- شعر شهریار (11)
- بیدل دهلوی (11)
- شعر (10)
- سعدی (25)
- صائب تبریزی (10)
- سیمین بهبهانی (7)
- اشعار سعدی (20)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- مولانا (23)
- شعر صائب تبریزی (10)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- اشعار شهریار (10)
- وحشی بافقی (13)
- شعر وحشی بافقی (8)
- عبید زاکانی (8)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
دیدگاهها بسته شدهاند.