تاریخ ارسال : ۱۳ دی ۱۳۹۸ ارسال دیدگاه
یک گل ز باغ دوست، کسی بو نمیکند – شیخ بهایی
شیخ بهایی :
یک گل ز باغ دوست، کسی بو نمیکند
تا هرچه غیر اوست، به یک سو نمیکند
روشن نمیشود ز رمد، چشم سالکی
تا از غبار میکده، دارو نمیکند
گفتم: ز شیخ صومعه، کارم شود درست
گفتند: او به دردکشان خو نمیکند
گفتم: روم به میکده، گفتند: پیر ما
خوش میکشد پیاله و خوش بو نمیکند
رفتم به سوی مدرسه، پیری به طنز گفت:
تب را کسی علاج، به طنزو نمیکند
آن را که پیر عشق، به ماهی کند تمام
در صد هزار سال، ارسطو نمیکند
کرد اکتفا به دنیی دون خواجه، کاین عروس
هیچ اکتفا، به شوهری او نمیکند
آن کو نوید آیهٔ «لا تقنطوا» شنید
گوشی به حرف واعظ پرگو نمیکند
زرق و ریاست زهد بهائی، وگرنه او
کاری کند که کافر هندو نمیکند
بازدید: 1205 بازدید
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
تا کــی بـــه تمــنای وصــال تــو یگانه – شیخ بهایی
تا کــی بـــه تمــنای وصــال تــو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه خواهد که سرآید غم هجران تو یا نه ای تیره غمت را دل عشاق نشانه...بگذر ز علم رسمی، که تمام قیل و قال است – شیخ بهایی
بگذر ز علم رسمی، که تمام قیل و قال است من و درس عشق ای دل! که تمام وجد و حال است ز مراحم الهی، نتوان برید امید مشنو حدیث زاهد،...پربازدیدترین مطالب
- هفته
- ماه
- کل
برچسب ها
- سیمین بهبهانی (7)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- عشق (13)
- شعر صائب تبریزی (10)
- اشعار شهریار (10)
- شعر شهریار (11)
- شعر سعدی (16)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- شعر (10)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- شهریار (52)
- شعر وحشی بافقی (8)
- عبید زاکانی (8)
- صائب تبریزی (10)
- وحشی بافقی (13)
- اشعار سعدی (20)
- بیدل دهلوی (11)
- سعدی (25)
- مولانا (23)
- اشعار صائب تبریزی (10)
لیست سایت های ارائه دهنده
بک لینک
معتبر و تضمینی
دیدگاهها بسته شدهاند.