تاریخ ارسال : ۸ مهر ۱۳۹۹ ارسال دیدگاه
گر پیر مغان مرشد من شد چه تفاوت – حافظ شیرازی
گر پیر مغان مرشد من شد چه تفاوت
در هیچ سری نیست که سری ز خدا نیست
عاشق چه کند گر نکشد بار ملامت
با هیچ دلاور سپر تیر قضا نیست
در صومعه زاهد و در خلوت صوفی
جز گوشه ابروی تو محراب دعا نیست
ای چنگ فروبرده به خون دل حافظ
فکرت مگر از غیرت قرآن و خدا نیست
“اشعار حافظ“
بازدید: 2113 بازدید
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
اشعار عاشقانه حافظ
اشعار عاشقانه حافظ + اشعار عاشقانه حافظ با معنی + اشعار عاشقانه حافظ شیرازی + اشعار عاشقانه حافظ برای کارت عروسی ما زیاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آنچه می...اشعار معروف درباره شهر شیراز
شعر شیراز شهر راز شعری درباره شهر شیراز شعر مربوط به شهر شیراز شعر سعدی در مورد شهر شیراز شعر شهر شیرازی شعر درباره شهر شیراز از محمد تقی بهار بود...من دوستدار روی خوش و موی دلکشم – حافظ شیرازی
من دوستدار روی خوش و موی دلکشم مدهوش چشم مست و می صاف بیغشم گفتی ز سر عهد ازل یک سخن بگو آن گه بگویمت که دو پیمانه درکشم من آدم...گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب – حافظ شیرازی
گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب گفت در دنبال دل ره گم کند مسکین غریب گفتمش مگذر زمانی گفت معذورم بدار خانه پروردی چه تاب آرد غم چندین...صلاح کار کجا و من خراب کجا – حافظ شیرازی
صلاح کار کجا و من خراب کجا ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا چه نسبت...برچسب ها
- شعر شهریار (11)
- شعر (10)
- عبید زاکانی (8)
- سیمین بهبهانی (7)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- اشعار سعدی (20)
- بیدل دهلوی (11)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- سعدی (25)
- شعر وحشی بافقی (8)
- مولانا (23)
- وحشی بافقی (13)
- اشعار شهریار (10)
- شهریار (52)
- عشق (13)
- صائب تبریزی (10)
- شعر سعدی (16)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- شعر صائب تبریزی (10)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
دیدگاهها بسته شدهاند.