تاریخ ارسال : ۲۸ آذر ۱۳۹۹ ارسال دیدگاه
دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود – حافظ شیرازی
دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود
تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود
دل که از ناوک مژگان تو در خون میگشت
باز مشتاق کمانخانه ابروی تو بود
هم عفاالله صبا کز تو پیامی میداد
ور نه در کس نرسیدیم که از کوی تو بود
عالم از شور و شر عشق خبر هیچ نداشت
فتنه انگیز جهان غمزه جادوی تو بود
من سرگشته هم از اهل سلامت بودم
دام راهم شکن طره هندوی تو بود
بگشا بند قبا تا بگشاید دل من
که گشادی که مرا بود ز پهلوی تو بود
به وفای تو که بر تربت حافظ بگذر
کز جهان میشد و در آرزوی روی تو بود
حافظ شیرازی
بازدید: 1161 بازدید
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
اگر عشق نبود
اگر عشق نبود برخی از نوشته ها و آثار بزرگان ادب را که می خوانم از شدت علاقه گریه ام می گیرد. فقط می توانم تحسین شان بکنم. از خواندن این...مهمانی نور
مهمانی نور بنام خدا لایسنس نود ۳۲ پنجره اتاقم را باز کردم، نگاهی به آسمان انداختم، آرامش عجیبی سراپای وجودم را فرا گرفت. عمیق تر نگریستم دنیایی از زیبائی را در...دختران ایران!
دختران ایران! به نام خداوندگار گام هایت را آهسته بردار بانوی اصیل. چنان میدرخشی در میان دشت ها، لاله ها واژگونند از آن تو. چنان روییدنی از گام هایت پیداست که...برچسب ها
- شعر صائب تبریزی (10)
- مولانا (23)
- شعر (10)
- شعر سعدی (16)
- بیدل دهلوی (11)
- شعر شهریار (11)
- صائب تبریزی (10)
- اشعار شهریار (10)
- شهریار (52)
- عبید زاکانی (8)
- سعدی (25)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- شعر وحشی بافقی (8)
- عشق (13)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- اشعار سعدی (20)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- سیمین بهبهانی (7)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- وحشی بافقی (13)
دیدگاهها بسته شدهاند.