تاریخ ارسال : ۱۴ دی ۱۳۹۹ ارسال دیدگاه
شعر معروف شد خزان گلشن آشنایی – رهی معیری
شد خزان گلشن آشنایی
باز هم آتش به جان زد جدایی
عمر من این گل. طی شد بهر تو
ور تو ندیدم جز بد عهدی و بی وفایی
با تو وفا کردم تا به تنم جان بود
عشق و وفاداری با تو چه دارد سود
آفت خرمن مهر ووفایی
نوگل گلشن جورو جفایی
از دل سنگت…آه
دلم از غم خونین است
روش بختم این است
از جام غم مستم
دشمن می پرستم
تا هستم
تو مست ازمی به چمن
چون گل خندان از مستی بر گریه من
با دگران در گلشن نوشی می
من ز فراقت ناله کنم تا کی؟
تو و این چون ناله کشیدن ها
من و گل چون جامه دریدنها
ز رقیبان خواری دیدنها
دلم از غم خون کردی
جه بگویم چون کردی
دردم افزون کردی
برو ای از مهر و وفا عاری
برو ای عاری ز وفاداری
که شکستی چون زلفت عهد مرا
دریغ و درد از عمرم
که در وفایت شد طی
ستم به یاران تا چند
جفا به عاشق تا کی؟
نمی کنی ای گل یکدم یادم
که همچو اشک از چشمت افتادم
گرچه ز محنت خوارم کردی
با غم و حسرت یارم کردی
مهر تو دارم باز
بکن ای گل با من
هرچه توانی ناز
رهی معیری
بازدید: 3681 بازدید
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
ایجاز در شعر سپید
ایجاز در شعر سپید بسم الله الرحمن الرحیم الان که بحث فرم و ساختار را در شعر سپید فارسی تمام کرده ام وارد مبحث جدیدی میشویم ( ایجاز در شعر سپید...زیبایی شناسی هنر شعر
زیبایی شناسی هنر شعر همیشه از عبور کردن از یک مسیر و جاده یکنواخت خسته شده ام تو چطور ؟ حتی از تکرار دیدن یک کوه ،یک دشت ،یک گونه گل...اگر عشق نبود
اگر عشق نبود برخی از نوشته ها و آثار بزرگان ادب را که می خوانم از شدت علاقه گریه ام می گیرد. فقط می توانم تحسین شان بکنم. از خواندن این...برچسب ها
- عبید زاکانی (8)
- بیدل دهلوی (11)
- صائب تبریزی (10)
- شعر سعدی (16)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- اشعار شهریار (10)
- اشعار سعدی (20)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- شعر (10)
- سیمین بهبهانی (7)
- شهریار (52)
- شعر شهریار (11)
- عشق (13)
- وحشی بافقی (13)
- سعدی (25)
- شعر صائب تبریزی (10)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- شعر وحشی بافقی (8)
- مولانا (23)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
دیدگاهها بسته شدهاند.