تاریخ ارسال : ۲ آبان ۱۳۹۹ ارسال دیدگاه
اشعار مشهور خیام نیشابوری
ماییم و می و مطرب و این کنج خراب
جان و دل و جام و جامه پر درد شراب
فارغ ز امید رحمت و بیم عذاب
آزاد ز خاک و باد و از آتش و آب
خیام نیشابوری
……………….
آن قصر که جمشید در او جام گرفت
آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت
بهرام که گور میگرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت
خیام نیشابوری
…………………..
ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست
بی بادهٔ گلرنگ نمیباید زیست
این سبزه که امروز تماشاگه ماست
تا سبزهٔ خاک ما تماشاگه کیست
خیام نیشابوری
…………………
اکنون که گل سعادتت پربار است
دست تو ز جام می چرا بیکار است
میخور که زمانه دشمنی غدار است
دریافتن روز چنین دشوار است
خیام نیشابوری
…………………….
امروز ترا دسترس فردا نیست
و اندیشه فردات به جز سودا نیست
ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست
کاین باقی عمر را بها پیدا نیست
خیام نیشابوری
بازدید: 1071 بازدید
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
شاعر که باشی
شاعر که باشی سارتر می گفت: هر چقدر که بدانی بیشتر زجر می کشی( به ویژه که بدانی و نتوانی حال آنکه دانستن هم خود اراده ای می خواهد ) .خب...صلابت کوهستان (پارت پنجم)
صلابت کوهستان (پارت پنجم) پارت پنجم: بازگشت به دامن زمین مرد پس از لحظاتی طولانی بر قله، آهسته برخاست. نور خورشید اکنون آنقدر گرم شده بود که برفهای کنار سنگها قطرهقطره...تو برای منی؛ حتی اگر نگویم
تو برای منی؛ حتی اگر نگویم عزیزکم… با چه زبانی باید بگویم که تو برای منی؟ قهر کنم؟ حرف بزنم؟ شعر بگویم؟ یا شاید دلت میخواهد فریاد بزنم و جهانی را...برچسب ها
- سعدی (25)
- صائب تبریزی (10)
- مولانا (23)
- بیدل دهلوی (11)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- شهریار (52)
- شعر وحشی بافقی (8)
- سیمین بهبهانی (7)
- عشق (13)
- شعر (10)
- وحشی بافقی (13)
- شعر صائب تبریزی (10)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- شعر شهریار (11)
- عبید زاکانی (8)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- اشعار سعدی (20)
- اشعار شهریار (10)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- شعر سعدی (16)
دیدگاهها بسته شدهاند.