تاریخ ارسال : ۵ تیر ۱۳۹۸ ارسال دیدگاه
ز دریچه های چشمم نظری به ماه داری – شهریار
ز دریچه های چشمم نظری به ماه داری
چه بلند بختی ای دل که به دوست راه داری
به شب سیاه عاشق چکند پری که شمعی است
تو فروغ ماه من شو که فروغ ماه داری
بگشای روی زیبا ز گناه آن میندیش
به خدا که کافرم من تو اگر گناه داری
من از آن سیاه دارم به غم تو روز روشن
که تو ماهی و تعلق به شب سیاه داری
تو اگر به هر نگاهی ببری هزارها دل
نرسد بدان نگارا که دلی نگاهداری
دگران روند تنها به مثل به قاضی اما
تو اگر به حسن دعوی بکنی گواه داری
به چمن گلی که خواهد به تو ماند از وجاهت
تو اگر بخواهی ای گل کمش از گیاه داری
به سر تو شهریارا گذرد قیامت و باز
بازدید: 2381 بازدید
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
زیبایی شناسی هنر شعر
زیبایی شناسی هنر شعر همیشه از عبور کردن از یک مسیر و جاده یکنواخت خسته شده ام تو چطور ؟ حتی از تکرار دیدن یک کوه ،یک دشت ،یک گونه گل...اگر عشق نبود
اگر عشق نبود برخی از نوشته ها و آثار بزرگان ادب را که می خوانم از شدت علاقه گریه ام می گیرد. فقط می توانم تحسین شان بکنم. از خواندن این...مهمانی نور
مهمانی نور بنام خدا لایسنس نود ۳۲ پنجره اتاقم را باز کردم، نگاهی به آسمان انداختم، آرامش عجیبی سراپای وجودم را فرا گرفت. عمیق تر نگریستم دنیایی از زیبائی را در...برچسب ها
- وحشی بافقی (13)
- شعر شهریار (11)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- شعر (10)
- صائب تبریزی (10)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- بیدل دهلوی (11)
- شعر صائب تبریزی (10)
- شعر سعدی (16)
- اشعار سعدی (20)
- مولانا (23)
- سیمین بهبهانی (7)
- عشق (13)
- عبید زاکانی (8)
- شهریار (52)
- سعدی (25)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- شعر وحشی بافقی (8)
- اشعار شهریار (10)

دیدگاهها بسته شدهاند.