تاریخ ارسال : ۱۶ تیر ۱۳۹۸ ارسال دیدگاه
بخت جوان دارد آن که با تو قرینست – سعدی
بخت جوان دارد آن که با تو قرینست
پیر نگردد که در بهشت برینست
دیگر از آن جانبم نماز نباشد
گر تو اشارت کنی که قبله چنینست
آینهای پیش آفتاب نهادست
بر در آن خیمه یا شعاع جبینست
گر همه عالم ز لوح فکر بشویند
عشق نخواهد شدن که نقش نگینست
گوشه گرفتم ز خلق و فایدهای نیست
گوشه چشمت بلای گوشه نشینست
تا نه تصور کنی که بی تو صبوریم
گر نفسی میزنیم بازپسینست
حسن تو هر جا که طبل عشق فروکوفت
بانگ برآمد که غارت دل و دینست
سیم و زرم گو مباش و دنیی و اسباب
روی تو بینم که ملک روی زمینست
عاشق صادق به زخم دوست نمیرد
زهر مذابم بده که ماء معینست
سعدی از این پس که راه پیش تو دانست
گر ره دیگر رود ضلال مبینست
سعدی

بازدید: 1701 بازدید
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
شاعر که باشی
شاعر که باشی سارتر می گفت: هر چقدر که بدانی بیشتر زجر می کشی( به ویژه که بدانی و نتوانی حال آنکه دانستن هم خود اراده ای می خواهد ) .خب...صلابت کوهستان (پارت پنجم)
صلابت کوهستان (پارت پنجم) پارت پنجم: بازگشت به دامن زمین مرد پس از لحظاتی طولانی بر قله، آهسته برخاست. نور خورشید اکنون آنقدر گرم شده بود که برفهای کنار سنگها قطرهقطره...تو برای منی؛ حتی اگر نگویم
تو برای منی؛ حتی اگر نگویم عزیزکم… با چه زبانی باید بگویم که تو برای منی؟ قهر کنم؟ حرف بزنم؟ شعر بگویم؟ یا شاید دلت میخواهد فریاد بزنم و جهانی را...در آغوش واقعیت
در آغوش واقعیت بعد از مدتها یکدیگر را دیدیم. بله، آری… این پنجرهی مجازی فاصله را کم میکرد، ولی حضوری حرف زدن و ملاقات کردن چیز دیگری بود 🙂 بعد از...تاسیان دل تسکین الله
تاسیان دل تسکین الله در خلقت انسان مانده ام که چگونه می تواند رنج و غم بسیاری را تحمل کند. این چه قدرتی است که یک انسان دارد قلبی کوچک و...برچسب ها
- صائب تبریزی (10)
- بیدل دهلوی (11)
- شعر (10)
- مولانا (23)
- شعر وحشی بافقی (8)
- شعر سعدی (16)
- عشق (13)
- اشعار سعدی (20)
- شعر صائب تبریزی (10)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- عبید زاکانی (8)
- سعدی (25)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- وحشی بافقی (13)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- اشعار شهریار (10)
- سیمین بهبهانی (7)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- شهریار (52)
- شعر شهریار (11)
دیدگاهها بسته شدهاند.