تاریخ ارسال : ۲۹ مرداد ۱۳۹۸ ارسال دیدگاه
چه شود گرم نوازی به عنایت خطابی – وحشی بافقی
چه شود گرم نوازی به عنایت خطابی
نه اگر برای لطفی به بهانهٔ عتابی
ته پای جان شکاری دل من به خون زند پر
چو کبوتری که افتد به تصرف عقابی
چو منش رکاب بوسم چه سبک عنان سواری
چو به غير همعنان شد چو بلا گران رکابی
همه خرقهٔ صلاحم شده خارخار و گل گل
ز ميی که داغ آن می نرود به هيچ بابی
بگذار درس دانش که نهایتی ندارد
ز کتاب عشق وحشی بنویس یک دو بابی
بازدید: 1533 بازدید
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
شاعر که باشی
شاعر که باشی سارتر می گفت: هر چقدر که بدانی بیشتر زجر می کشی( به ویژه که بدانی و نتوانی حال آنکه دانستن هم خود اراده ای می خواهد ) .خب...صلابت کوهستان (پارت پنجم)
صلابت کوهستان (پارت پنجم) پارت پنجم: بازگشت به دامن زمین مرد پس از لحظاتی طولانی بر قله، آهسته برخاست. نور خورشید اکنون آنقدر گرم شده بود که برفهای کنار سنگها قطرهقطره...تو برای منی؛ حتی اگر نگویم
تو برای منی؛ حتی اگر نگویم عزیزکم… با چه زبانی باید بگویم که تو برای منی؟ قهر کنم؟ حرف بزنم؟ شعر بگویم؟ یا شاید دلت میخواهد فریاد بزنم و جهانی را...برچسب ها
- سیمین بهبهانی (7)
- وحشی بافقی (13)
- اشعار شهریار (10)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- اشعار سعدی (20)
- شعر وحشی بافقی (8)
- شعر سعدی (16)
- صائب تبریزی (10)
- شهریار (52)
- شعر شهریار (11)
- عبید زاکانی (8)
- بیدل دهلوی (11)
- مولانا (23)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- شعر صائب تبریزی (10)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- شعر (10)
- سعدی (25)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- عشق (13)
دیدگاهها بسته شدهاند.