تاریخ ارسال : ۲۰ شهریور ۱۳۹۸ ارسال دیدگاه
ما گدایان خیل سلطانیم شهربند هوای جانانیم – سعدی
ما گدایان خیل سلطانیم شهربند هوای جانانیم
بنده را نام خویشتن نبود هر چه ما را لقب دهند آنیم
گر برانند و گر ببخشایند ره به جای دگر نمیدانیم
چون دلارام میزند شمشیر سر ببازیم و رخ نگردانیم
دیگران در هوای صحبت یار زر فشانند و ما سر افشانیم
مر خداوند عقل و دانش را عیب ما گو مکن که نادانیم
هر گلی نو که در جهان آید ما به عشقش هزاردستانیم
تنگ چشمان نظر به میوه کنند ما تماشاکنان بستانیم
تو به سیمای شخص مینگری ما در آثار صنع حیرانیم
هر چه گفتیم جز حکایت دوست در همه عمر از آن پشیمانیم
سعدیا بی وجود صحبت یار همه عالم به هیچ نستانیم
ترک جان عزیز بتوان گفت ترک یار عزیز نتوانیم.
بازدید: 527 بازدید
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
روزی دل من که تهی بود و غریب از شهر سکوت به دیار تو رسید – اردلان سرفراز
روزی دل من که تهی بود و غریب از شهر سکوت به دیار تو رسید در شهر صدا که پر از زمزمه بود تنها دل من قصه ی مهر تو شنید...گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب – حافظ شیرازی
گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب گفت در دنبال دل ره گم کند مسکین غریب گفتمش مگذر زمانی گفت معذورم بدار خانه پروردی چه تاب آرد غم چندین...تک بیتی های عاشقانه صائب تبریزی، حافظ و مولانا
عشق یکرنگی تقاضا می کند این روشن است ورنه شمع آتش چرا زد همچو خود پروانه را(صائب) عشق بحریست که چون بر سر طوفان آرد دست شستن ز متاع دو جهان...صلاح کار کجا و من خراب کجا – حافظ شیرازی
صلاح کار کجا و من خراب کجا ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا چه نسبت...نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد – حافظ شیرازی
نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد بختم ار یار شود رختم از این جا ببرد کو حریفی کش سرمست که پیش کرمش عاشق سوخته دل نام تمنا ببرد باغبانا...پربازدیدترین مطالب
- ماه گذشته
- سه ماه گذشته
- کل
با تو به خرابات اگر گویم راز – خیام نیشابوری
320 بازدید
در خواب بدم مرا خردمندی گفت – خیام نیشابوری
164 بازدید
آینه چون نقش تو بنمود راست – نظامی گنجوی
13086 بازدید
شعر من زنم – سیمین دانشور
12040 بازدید
گر مرا ترک کنی من زغمت می سوزم – شهریار
6074 بازدید
آمدی درخواب من دیشب چه کاری داشتی – شهریار
3665 بازدید