تاریخ ارسال : ۲۰ مرداد ۱۳۹۸ ارسال دیدگاه
ای دوست شکر بهتر یا آنک شکر سازد – مولانا
ای دوست شکر بهتر یا آنک شکر سازد
خوبی قمر بهتر یا آنک قمر سازد
ای باغ توی خوشتر یا گلشن گل در تو
یا آنک برآرد گل صد نرگس تر سازد
ای عقل تو به باشی در دانش و در بینش
یا آنک به هر لحظه صد عقل و نظر سازد
ای عشق اگر چه تو آشفته و پرتابی
چیزیست که از آتش بر عشق کمر سازد
بیخود شده آنم سرگشته و حیرانم
گاهیم بسوزد پر گاهی سر و پر سازد
دریای دل از لطفش پرخسرو و پرشیرین
وز قطره اندیشه صد گونه گهر سازد
آن جمله گهرها را اندرشکند در عشق
وان عشق عجایب را هم چیز دگر سازد
شمس الحق تبریزی چون شمس دل ما را
در فعل کند تیغی در ذات سپر سازد
بازدید: 1807 بازدید
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
شاعر که باشی
شاعر که باشی سارتر می گفت: هر چقدر که بدانی بیشتر زجر می کشی( به ویژه که بدانی و نتوانی حال آنکه دانستن هم خود اراده ای می خواهد ) .خب...صلابت کوهستان (پارت پنجم)
صلابت کوهستان (پارت پنجم) پارت پنجم: بازگشت به دامن زمین مرد پس از لحظاتی طولانی بر قله، آهسته برخاست. نور خورشید اکنون آنقدر گرم شده بود که برفهای کنار سنگها قطرهقطره...تو برای منی؛ حتی اگر نگویم
تو برای منی؛ حتی اگر نگویم عزیزکم… با چه زبانی باید بگویم که تو برای منی؟ قهر کنم؟ حرف بزنم؟ شعر بگویم؟ یا شاید دلت میخواهد فریاد بزنم و جهانی را...برچسب ها
- شعر وحشی بافقی (8)
- شعر صائب تبریزی (10)
- سیمین بهبهانی (7)
- سعدی (25)
- مولانا (23)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- اشعار شهریار (10)
- عشق (13)
- شعر سعدی (16)
- عبید زاکانی (8)
- اشعار سعدی (20)
- بیدل دهلوی (11)
- صائب تبریزی (10)
- وحشی بافقی (13)
- شعر (10)
- شهریار (52)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- شعر شهریار (11)
- اشعار صائب تبریزی (10)
دیدگاهها بسته شدهاند.