تاریخ ارسال : ۲۵ مرداد ۱۳۹۸ ارسال دیدگاه
شعر پرنده ی منزوی – نیما یوشیج
پرنده ی منزوی
به آن پرنده که می خواند غایب از انظار
عتاب کرد شریری فسادجوی به باغ:
چه سود لحن خوش و عیب انزوا که به خلق
پدید نیست تو را آشیان، چو چشم چراغ؟
بگفت: از غرض این را تو عیب می دانی
که بهر حبس من افتاده در درون تو داغ
اگر که عیب من این است: از تو من دورم
برو بجوی ز نزدیکهای خویش، سراغ
شهیرتر ز من آن مرغ تنبل خانه
بلندتر ز همه آشیان جنس کلاغ
لاهیجان
۱۰ فروردین ۱۳۰۹
#نیما_یوشیج
بازدید: 2383 بازدید
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
صلابت کوهستان (پارت پنجم)
صلابت کوهستان (پارت پنجم) پارت پنجم: بازگشت به دامن زمین مرد پس از لحظاتی طولانی بر قله، آهسته برخاست. نور خورشید اکنون آنقدر گرم شده بود که برفهای کنار سنگها قطرهقطره...تو برای منی؛ حتی اگر نگویم
تو برای منی؛ حتی اگر نگویم عزیزکم… با چه زبانی باید بگویم که تو برای منی؟ قهر کنم؟ حرف بزنم؟ شعر بگویم؟ یا شاید دلت میخواهد فریاد بزنم و جهانی را...در آغوش واقعیت
در آغوش واقعیت بعد از مدتها یکدیگر را دیدیم. بله، آری… این پنجرهی مجازی فاصله را کم میکرد، ولی حضوری حرف زدن و ملاقات کردن چیز دیگری بود 🙂 بعد از...تاسیان دل تسکین الله
تاسیان دل تسکین الله در خلقت انسان مانده ام که چگونه می تواند رنج و غم بسیاری را تحمل کند. این چه قدرتی است که یک انسان دارد قلبی کوچک و...🧠 چطور گوگل بک لینک طبیعی و خریداریشده را تشخیص میدهد؟
جستجو برای راهحلهای طبیعی و کمهزینه برای حفظ سلامتی و بهبود بیماریها، همواره یکی از دغدغههای اصلی کاربران بوده است. این تمایل عمومی به سمت طب سنتی و روشهای طبیعی، باعث...برچسب ها
- وحشی بافقی (13)
- عشق (13)
- شعر صائب تبریزی (10)
- سعدی (25)
- شعر شهریار (11)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- صائب تبریزی (10)
- اشعار سعدی (20)
- شهریار (52)
- شعر وحشی بافقی (8)
- سیمین بهبهانی (7)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- بیدل دهلوی (11)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- اشعار شهریار (10)
- عبید زاکانی (8)
- شعر سعدی (16)
- مولانا (23)
- شعر (10)

دیدگاهها بسته شدهاند.