اشعار عاشقانه رسول یونان به همراه عکس نوشته

خورشید برای من
ساعت هفت غروب طلوع می کند
آن هم از پشت میز یک کافه
یعنی وقتی تو را می بینم
روز من از حضور تو شروع می شود
شب من از غیبت تو
کاری کن
روزهایم بلند باشند
من از شب ها می ترسم
******

مرا ببخش
اگر دوستت دارم و
کاری از دستم بر نمی آید
******
عشق
آدم را به جاهای ناشناخته می برد
مثلا به ایستگاه های متروک
به خلوت زنگ زده ی واگن ها
به شهری که
فقط آن را در خواب دیده …
وقتی عاشق شدی
ادامه ی این شعر را
تو خواهی نوشت!
******

برای ساختن کشتی آرزوهایت
هر چقدر هم که سخت باشد صبر کن
چرا که قایق کاغذی رویاها
خیلی زود تر از آنچه فکر می کنی
زیر آب خواهد رفت
******
همیشه چیزی هست
که تو را به یادم بیاورد؛
نمی توانم فراموشت کنم!
گرامافونی
در اعماق خاطره ها روشن مانده . . .
******
نخست برگ ها پریدند
بعد پرنده ها
سرانجام درخت تنها ماند
در تابلوی بیابان…!
******
پشت پنجره ی شعر ایستاده ام
به تو نگاه می کنم
تو تنها دلخوشی منی
و فقط
از پشت همین پنجره دیده می شوی
******
وقتی می خواهی بروی
آسمان صاف است
راه ها هموار
ترنها مدام سوت می کشند
همین طور
کشتی ها
اما وقتی میخواهی بیایی
دریاها طوفانی می شوند
آسمان ها ابری
و راه های زمینی را نیز
برف میبندد
دوست دارم بیایی
اما نیا، دنیا به هم می ریزد
******
مانده ام چگونه تو را فراموش کنم
اگر تو را فراموش کنم
باید سالهایی را نیز
که با تو بوده ام فراموش کنم
دریا را فراموش کنم
و کافه های غروب را
باران را
اسب ها و جاده ها را
باید دنیا را
زندگی را
و خودم را نیز فراموش کنم
“تو” با همه چیز من آمیخته ای
******
از تو دور شدم
مثل ابر از دریا
اما هر جا رفتم باریدم
******
با یک بغل گل سرخ می آیم
زخم های قلبم شکوفه کرده است
اما افسوس
کسی گل های مرا نخواهد دید
بهار آمده
همه جا پر از گل و شکوفه است
******
تو ماه را
بیشتر از همه دوست میداشتی
و حالا
ماه هر شب
تو را به یاد من می آورد
می خواهم فراموشت کنم
اما این ماه
با هیچ دستمالی
از پنجرهها پاک نمی شود …
******
بهار می آید
عکس ها
پر از خرگوش می شوند
بالکن ها پر از گنجشگ
طوفان
نسیم میشود و
نسیم
شانه ای برای علفزار
بهار می آید
دنیا عوض میشود
اما آمدن بهار مهم نیست
مهم
شکفتن گل ها در قلب توست
******
پیش ترها
بیدار می شدم
با صدای بانگ خروس
اما حالا
اس ام اس ها بیدارم می کنند
پس تو کی میخواهی بیدارم کنی محبوبم؟
دنیا دارد به پایان می رسد
******
زندگی یعنی تو
آن چه را باید می فهمیدم
فهمیدم
ماه
زیباتر از همیشه می تابد
دیگر دنبالت نخواهم گشت
رد پای تو به قلبم می رسد
******
من فکر می کنم
که فقط عشق میتواند پایان رنج ها باشد
به همین خاطر
همیشه آوازهای عاشقانه می خوانم
******
عشق
شکل های بسیار دل انگیزی دارد
مثل گل سرخ
در دست دختری زیبا
مثل ماه
بالای کلبه ای برفی
******
در آغاز
تو خورشیدی برنیامده بودی
و من
مسافری گم در برف
عشق ما
بر آمدن و پیدا شدن بود
نبود؟
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
🧩 راز سایتهای برتر: ترکیب بک لینک و محتوای جذاب
صنعت زیبایی و پزشکی زیبایی یکی از پرسودترین حوزه های کسب و کار آنلاین محسوب می شود. کلینیک ها و مراکز زیبایی که خدمات لیزر تاتو ارائه می دهند، برای...ذهن ، ابزار یا فرمانده؟
ذهن ، ابزار یا فرمانده؟ ما کی هستیم؟ جسم یا روح؟ اندیشهای گذرا یا آگاهیای جاودان؟ ما روحیم، نوری که از مبدأ بیکران آمده، برای رشد، برای فهمیدن، برای تماشای خویش...🧩 بک لینک و محتوا = پازل کامل موفقیت در سئو
صنعت زیبایی و کلینیک های تخصصی پوست و مو با رقابت شدیدی در فضای اینترنت مواجه هستند. کلینیک هایی که در حوزه کاشت ابرو فعالیت می کنند، برای جذب مشتریان...💎 خرید بک لینک دائمی یا ماهانه؟ بررسی مزایا و معایب هر کدام
رشد کسب و کارهای مشاوره ای و آموزشی در فضای اینترنت، رقابت سختی را برای صاحبان سایت های کوچینگ به وجود آورده است. بسیاری از متخصصان این حوزه برای جذب...🧭 ۵ نکته طلایی برای انتخاب سایت مناسب جهت رپورتاژ
صاحبان کسب و کارهای پزشکی و درمانی که در حوزه اوزون تراپی فعالیت می کنند، به خوبی می دانند که رقابت برای جلب توجه مخاطبان در فضای آنلاین چقدر سخت...برچسب ها
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- شعر شهریار (11)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- شعر صائب تبریزی (10)
- سیمین بهبهانی (7)
- صائب تبریزی (10)
- عشق (13)
- وحشی بافقی (13)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- شعر وحشی بافقی (8)
- شعر (10)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- سعدی (25)
- اشعار سعدی (20)
- بیدل دهلوی (11)
- شهریار (52)
- اشعار شهریار (10)
- شعر سعدی (16)
- مولانا (23)
- عبید زاکانی (8)

دیدگاهها بسته شدهاند.