تاریخ ارسال : ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ارسال دیدگاه
عاشقی و آنگهانی نام و ننگ – مولانا
عاشقی و آنگهانی نام و ننگ
او نشاید عشق را ده سنگ سنگ
گر ز هر چیزی بلنگی دور شو
راه دور و سنگلاخ و لنگ لنگ
مرگ اگر مرد است آید پیش من
تا کشم خوش در کنارش تنگ تنگ
من از او جانی برم بی رنگ و بو
او ز من دلقی ستاند رنگ رنگ
جور و ظلم دوست را بر جان بنه
ور نخواهی پس صلای جنگ جنگ
گر نمی خواهی تراش صیقلش
باش چون آیینه پر زنگ زنگ
دست را بر چشم خود نه گو به چشم
چشم بگشا خیره منگر دنگ دنگ
حضرت مولانا
بازدید: 1519 بازدید
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
در خصوص شب یلدا
در خصوص شب یلدا شب یلدا یا شب چله یکی از اعیاد باستانی ایران می باشد. شب یلدا شب اول دیماه که درنیمکره شمالی طولانی ترین شب است. ایرانیان در زمان...آخر آن کجاست؟
آخر آن کجاست؟ آدمی که خودش را دوست نداشته باشد، نمیتواند دیگری را دوست بدارد. کسی که از دیگران متنفر است، چون خودش را بسیار دوست دارد نمیتواند دیگری را با...ایجاز در شعر سپید
ایجاز در شعر سپید بسم الله الرحمن الرحیم الان که بحث فرم و ساختار را در شعر سپید فارسی تمام کرده ام وارد مبحث جدیدی میشویم ( ایجاز در شعر سپید...برچسب ها
- اشعار وحشی بافقی (10)
- عشق (13)
- بیدل دهلوی (11)
- سعدی (25)
- وحشی بافقی (13)
- عبید زاکانی (8)
- اشعار سعدی (20)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- شهریار (52)
- شعر وحشی بافقی (8)
- سیمین بهبهانی (7)
- شعر صائب تبریزی (10)
- شعر (10)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- مولانا (23)
- شعر شهریار (11)
- شعر سعدی (16)
- اشعار شهریار (10)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- صائب تبریزی (10)
دیدگاهها بسته شدهاند.