تاریخ ارسال : ۲۲ شهریور ۱۳۹۸ ارسال دیدگاه
صدای سوز دل شهریار و ساز حبیب – شهریار
صدای سوز دل شهریار و ساز حبیب
چه دولتی است به زندانیان خاک نصیب
به هم رسیده در این خاکدان ترانه و شعر
چو در ولایت غربت دو همزبان غریب
روان دهد به سر انگشت دلنواز به ساز
که نبض مرده جهد چون مسیح بود طبیب
صفای باغچه قلهک است و از توچال
نسیم همره بوی قرنفل آید و طیب
به گرد آیه توحید گل صحیفه باغ
ز سبزه چون خط زنگار شاهدان تذهیب
دو شاهدند بهشتی بسوی ما نگران
به لعل و گونه گلگون بهشت لاله و سیب
روان ما شود از هر نگاهشان تهذیب
مگر فروشده از بارگاه یزدانند
که بزم ما مرسادش ز اهرمن آسیب
صفای مجلس انس است شهریارا باش
که تا حبیب به ما ننگرد به چشم رقیب
شهریار

بازدید: 2644 بازدید
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
برای شاعری که بی خبر رفت
برای شاعری که بی خبر رفت امروز متاسفانه خبری شنیدم که اشکم جاری کرد و روح و روانم را آزرد خبر فوت عزیز شاعری که حکم استادی را داشت و خصوصا...خانه درتاریکی
خانه درتاریکی خانه درتاریکی هواپیماهای غولپیکر با فاصلهای کم از پشتبام خانهشان پرواز میکردند و هر بار، تمام سازهٔ لرزان را به رعشه میانداختند. آرمان روی تختخواب فلزی کهنه دراز کشیده...پلکان هستی
پلکان هستی و چون تیغ گلی بیازاردت؛ حکم هشداری دارد از برای تعمیر مانیتور در تهران تو؛ چونان برخاستن ناگهانی از خوابی گران! می دانی که خار و تیغ را نیز...برچسب ها
- شعر صائب تبریزی (10)
- عشق (13)
- صائب تبریزی (10)
- شعر شهریار (11)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- شعر سعدی (16)
- مولانا (23)
- شهریار (52)
- اشعار سعدی (20)
- عبید زاکانی (8)
- شعر وحشی بافقی (8)
- سیمین بهبهانی (7)
- اشعار شهریار (10)
- بیدل دهلوی (11)
- وحشی بافقی (13)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- سعدی (25)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- شعر (10)
دیدگاهها بسته شدهاند.