تاریخ ارسال : ۲۰ بهمن ۱۳۹۷ ارسال دیدگاه
تا کی در انتظار گذاری به زاریم – شهریار
تا کی در انتظار گذاری به زاریم
باز آی بعد از اینهمه چشم انتظاریم
.
دیشب به یاد زلف تو در پرده های ساز
جان سوز بود شرح سیه روزگاریم
.
بس شکوه کردم از دل ناسازگار خود
دیشب که ساز داشت سرسازگاریم
.
شمعم تمام گشت و چراغ ستاره مرد
چشمی نماند شاهد شب زنده داریم
.
طبعم شکار آهوی سر در کمند نیست
ماند به شیر شیوه وحشی شکاریم
.
شرمم کشد که بی تو نفس میکشم هنوز
تا زنده ام بس است همین شرمساریم
استاد محمد حسین شهریار

بازدید: 1727 بازدید
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
پلکان هستی
پلکان هستی و چون تیغ گلی بیازاردت؛ حکم هشداری دارد از برای تعمیر مانیتور در تهران تو؛ چونان برخاستن ناگهانی از خوابی گران! می دانی که خار و تیغ را نیز...در خصوص شب یلدا
در خصوص شب یلدا شب یلدا یا شب چله یکی از اعیاد باستانی ایران می باشد. شب یلدا شب اول دیماه که درنیمکره شمالی طولانی ترین شب است. ایرانیان در زمان...آخر آن کجاست؟
آخر آن کجاست؟ آدمی که خودش را دوست نداشته باشد، نمیتواند دیگری را دوست بدارد. کسی که از دیگران متنفر است، چون خودش را بسیار دوست دارد نمیتواند دیگری را با...برچسب ها
- مولانا (23)
- شعر شهریار (11)
- اشعار شهریار (10)
- شعر (10)
- صائب تبریزی (10)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- عشق (13)
- عبید زاکانی (8)
- شعر سعدی (16)
- سعدی (25)
- شعر وحشی بافقی (8)
- سیمین بهبهانی (7)
- وحشی بافقی (13)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- اشعار سعدی (20)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- بیدل دهلوی (11)
- شعر صائب تبریزی (10)
- شهریار (52)
دیدگاهها بسته شدهاند.