تاریخ ارسال : ۱۸ تیر ۱۳۹۸ ارسال دیدگاه
دگر آن شبست امشب که ز پی سحر ندارد – وحشی بافقی
دگر آن شبست امشب که ز پی سحر ندارد
من و باز آن دعاها که یکی اثر ندارد
من و زخم تیز دستی که زد آنچنان به تیغم
که سرم فتاده برخاک و تنم خبر ندارد
همه زهر خورده پیکان خورم و رطب شمارم
چه کنم که نخل حرمان به از این ثمر ندارد
ز لبی چنان که بارد شکرش ز شکرستان
همه زهر دارد اما چه کند شکر ندارد
به هوای باغ مرغان همه بالها گشاده
به شکنج دام مرغی چه کند که پر ندارد
بکش و بسوز و بگذر منگر به این که عاشق
بجز این که مهر ورزد گنهی دگر ندارد
می وصل نیست وحشی به خمار هجر خو کن
که شراب ناامیدی غم درد سر ندارد.
“وحشی بافقی”
بازدید: 714 بازدید
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
شعر قلب مادر از ایرج میرزا
داد معشوقه به عاشق پیغام که کُند مادرِ تو با من جنگ هر کُجا بیندم از دور کُند چهره پر چین و جبین پُر آژنگ با نگاهِ غضب آلود...اشعار زیبای ولادت حضرت علی (ع)
شعر ولادت امام علی (ع) ای کعبه! داری یک جهان جان در بر امشب الحق که از هر شب شدی زیباتر امشب آغوش جان را باز کن جانانه آمد هنگام قربانی...متن شعر ایران ای سرای امید
شعر ایران ای سرای امید که در حقیقت تصنیف سپیده نام دارد؛ عنوان یکی از تصنیفهای ساختهشده توسط محمدرضا لطفی است. شعر این تصنیف توسط هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه) سروده شده...شعر به نام خداوند جان و خرد از حکیم فردوسی + معنی
به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه برنگذرد به نام آفرینندهی جان و عقل که فکر نمیتواند از این حد فراتر رود. خداوند نام و خداوند جای خداوند روزی...شعر فردوسی در ستایش خرد + معنی شعر
کنون ای خردمند وصف خرد بدین جایگه گفتن اندرخورد ای انسان دانا! هم اکنون در این جایگاه، سزاوار است که توصیف خرد گفته شود. کنون تا چه داری بیار از خرد...پربازدیدترین مطالب
- هفته
- ماه
- کل
برچسب ها
- مولانا (23)
- بیدل دهلوی (11)
- عبید زاکانی (8)
- وحشی بافقی (13)
- اشعار شهریار (10)
- سیمین بهبهانی (7)
- عشق (13)
- شعر صائب تبریزی (10)
- شعر (10)
- شعر شهریار (11)
- شهریار (52)
- شعر سعدی (16)
- اشعار سعدی (20)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- شعر وحشی بافقی (8)
- سعدی (25)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- صائب تبریزی (10)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
دیدگاهها بسته شدهاند.