تاریخ ارسال : ۲ بهمن ۱۳۹۷ ارسال دیدگاه
باز این چه شورش است که در خلق عالم است – محتشم کاشانی
محتشم کاشانی
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
این صبح تیره باز دمید از کجا کزو
کار جهان و خلق جهان جمله در هم است
گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامی ذرات عالم است
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست
این رستخیز عام که نامش محرم است
در بارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
جن و ملک بر آدمیان نوحه میکنند
گویا عزای اشرف اولاد آدم است
بازدید: 1524 بازدید
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
زیبایی شناسی هنر شعر
زیبایی شناسی هنر شعر همیشه از عبور کردن از یک مسیر و جاده یکنواخت خسته شده ام تو چطور ؟ حتی از تکرار دیدن یک کوه ،یک دشت ،یک گونه گل...اگر عشق نبود
اگر عشق نبود برخی از نوشته ها و آثار بزرگان ادب را که می خوانم از شدت علاقه گریه ام می گیرد. فقط می توانم تحسین شان بکنم. از خواندن این...مهمانی نور
مهمانی نور بنام خدا لایسنس نود ۳۲ پنجره اتاقم را باز کردم، نگاهی به آسمان انداختم، آرامش عجیبی سراپای وجودم را فرا گرفت. عمیق تر نگریستم دنیایی از زیبائی را در...دختران ایران!
دختران ایران! به نام خداوندگار گام هایت را آهسته بردار بانوی اصیل. چنان میدرخشی در میان دشت ها، لاله ها واژگونند از آن تو. چنان روییدنی از گام هایت پیداست که...برچسب ها
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- سعدی (25)
- سیمین بهبهانی (7)
- شعر (10)
- عشق (13)
- شهریار (52)
- مولانا (23)
- شعر وحشی بافقی (8)
- شعر شهریار (11)
- شعر سعدی (16)
- اشعار شهریار (10)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- اشعار سعدی (20)
- عبید زاکانی (8)
- صائب تبریزی (10)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- بیدل دهلوی (11)
- شعر صائب تبریزی (10)
- وحشی بافقی (13)
دیدگاهها بسته شدهاند.