تاریخ ارسال : ۱۹ بهمن ۱۳۹۷ ارسال دیدگاه
شباب عمر عجب با شتاب می گذرد – شهریار
شباب عمر عجب با شتاب می گذرد
بدین شتاب خدایا شباب می گذرد
شباب و شاهد و گل مغتنم بود ساقی
شتاب کن که جهان با شتاب می گذرد
به چشم خود گذر عمر خویش می بینم
نشسته ام لب جوئی و آب می گذرد
به روی ماه نیاری حدیث زلف سیاه
که ابر از جلو آفتاب می گذرد
خراب گردش آن چشم جاودان مستم
که دور جام جهان خراب می گذرد
به آب و تاب جوانی چگونه غره شدی
که خود جوانی و این آب و تاب می گذرد
به زیر سنگ لحد استخوان پیکر ما
چو گندمی است که از آسیاب می گذرد
بازدید: 1762 بازدید
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
ایجاز در شعر سپید
ایجاز در شعر سپید بسم الله الرحمن الرحیم الان که بحث فرم و ساختار را در شعر سپید فارسی تمام کرده ام وارد مبحث جدیدی میشویم ( ایجاز در شعر سپید...زیبایی شناسی هنر شعر
زیبایی شناسی هنر شعر همیشه از عبور کردن از یک مسیر و جاده یکنواخت خسته شده ام تو چطور ؟ حتی از تکرار دیدن یک کوه ،یک دشت ،یک گونه گل...اگر عشق نبود
اگر عشق نبود برخی از نوشته ها و آثار بزرگان ادب را که می خوانم از شدت علاقه گریه ام می گیرد. فقط می توانم تحسین شان بکنم. از خواندن این...برچسب ها
- مولانا (23)
- شعر (10)
- بیدل دهلوی (11)
- شعر شهریار (11)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- عبید زاکانی (8)
- وحشی بافقی (13)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- شعر صائب تبریزی (10)
- اشعار سعدی (20)
- شعر سعدی (16)
- اشعار شهریار (10)
- سیمین بهبهانی (7)
- سعدی (25)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- عشق (13)
- شعر وحشی بافقی (8)
- صائب تبریزی (10)
- شهریار (52)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)

دیدگاهها بسته شدهاند.