تاریخ ارسال : ۳۰ مهر ۱۴۰۴ ارسال دیدگاه
سفر بخیر…(در سوگ پدر)
یاری نکرد بختم و دیر آمدم بَرَت
خوابیده بود راحت و آرام پیکرت
قسمت نشد ببینمت افسوس قبلِ من
دستِ اجل رسید و تُهی کرد ساغرت
اکنون سیاهپوشِ تو هستند بچّهها
جاری شدست چشمهی چشمانِ همسرت
بعد از تو ای نمادِ صلابت چه کس شود
پشت و پناه و سنگِ صبورِ دو خواهرت
مُردیم آن زمان که در آغوشِ سردِ گور
مَاوا گرفت پیکرِ پاک و مطهّرت
بیوقفه یاد میشود از خاطراتِ تو
از قلبِ صاف و چهرهی شاد و مُنوّرت
یادِ نماز خواندنِ نیمه شبت بخیر
پُر میشد از شمیمِ خدا پای تا سرت
یک عُمر میزبانِ کَسان بودی و کنون
مهمان شدی به خانهی بابا و مادرت
بابا سفربخیر، خرید بک لینک پروفایلی دعا کن برای ما
همواره دستِ حضرتِ حق یار و یاوَرَت
( نوزدهم مهرماه چهارصد و چهار…
سحرگاهی که از آن به بعد تنها عطرت برایم ماند)
بازدید: 243 بازدید
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
دختران ایران!
دختران ایران! به نام خداوندگار گام هایت را آهسته بردار بانوی اصیل. چنان میدرخشی در میان دشت ها، لاله ها واژگونند از آن تو. چنان روییدنی از گام هایت پیداست که...شاعر که باشی
شاعر که باشی سارتر می گفت: هر چقدر که بدانی بیشتر زجر می کشی( به ویژه که بدانی و نتوانی حال آنکه دانستن هم خود اراده ای می خواهد ) .خب...صلابت کوهستان (پارت پنجم)
صلابت کوهستان (پارت پنجم) پارت پنجم: بازگشت به دامن زمین مرد پس از لحظاتی طولانی بر قله، آهسته برخاست. نور خورشید اکنون آنقدر گرم شده بود که برفهای کنار سنگها قطرهقطره...برچسب ها
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- اشعار سعدی (20)
- شعر شهریار (11)
- شهریار (52)
- صائب تبریزی (10)
- سیمین بهبهانی (7)
- شعر صائب تبریزی (10)
- شعر سعدی (16)
- عبید زاکانی (8)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- بیدل دهلوی (11)
- اشعار شهریار (10)
- عشق (13)
- مولانا (23)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- شعر وحشی بافقی (8)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- شعر (10)
- سعدی (25)
- وحشی بافقی (13)
دیدگاهها بسته شدهاند.