تاریخ ارسال : ۱۵ اسفند ۱۳۹۸ ارسال دیدگاه
این من، نه منم، اگر مَنی هست، تویی – علاءالدوله سمنانی

این من، نه منم، اگر مَنی هست، تویی
وَر در برِ من پیرهنی هست، تویی
در راه غمت، نه تن به من ماند و نه جان
ور زآنکه مرا جان و تَنی هست، تویی
| علاءالدوله سمنانی |
بازدید: 3599 بازدید
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
آخر آن کجاست؟
آخر آن کجاست؟ آدمی که خودش را دوست نداشته باشد، نمیتواند دیگری را دوست بدارد. کسی که از دیگران متنفر است، چون خودش را بسیار دوست دارد نمیتواند دیگری را با...ایجاز در شعر سپید
ایجاز در شعر سپید بسم الله الرحمن الرحیم الان که بحث فرم و ساختار را در شعر سپید فارسی تمام کرده ام وارد مبحث جدیدی میشویم ( ایجاز در شعر سپید...زیبایی شناسی هنر شعر
زیبایی شناسی هنر شعر همیشه از عبور کردن از یک مسیر و جاده یکنواخت خسته شده ام تو چطور ؟ حتی از تکرار دیدن یک کوه ،یک دشت ،یک گونه گل...برچسب ها
- عبید زاکانی (8)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- وحشی بافقی (13)
- صائب تبریزی (10)
- اشعار سعدی (20)
- شعر سعدی (16)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- سعدی (25)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- بیدل دهلوی (11)
- مولانا (23)
- عشق (13)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- شهریار (52)
- شعر (10)
- شعر شهریار (11)
- شعر صائب تبریزی (10)
- سیمین بهبهانی (7)
- اشعار شهریار (10)
- شعر وحشی بافقی (8)
دیدگاهها بسته شدهاند.