تاریخ ارسال : ۷ اسفند ۱۳۹۸ ارسال دیدگاه
من کسی را از خودم دیوانهتر میخواستم

من کسی را از خودم دیوانهتر میخواستم
سر نمیپیچید اگر یک روز سر میخواستم
اهل عشق و عاشقی، اهل تمنا، اهل درد
این چنین دیوانهای را همسفر میخواستم
مینشستم روبهرویش روبهرویم مینشست
لحظههای عاشقی از او نظر میخواستم
او قدح در دست و من جام تمنایم به کف
هر چه او میداد من هم بیشتر میخواستم
من کجا؟ در میزدن سودای خیامی کجا؟
من پی جامی دگر جامی دگر میخواستم
هر زمان هر جا که میافتادم از مستی به خاک
تکیه میکردم به می از خاک برمیخاستم
بارها فرموده؛ روزی خواستی از من بخواه
من تو را میخواستم روزی اگر میخواستم
گوشهای دنج و تو و جام می و قدری نگاه
از خدا چیز زیادی را مگر میخواستم؟
| محمد سلمانی |
بازدید: 2341 بازدید
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
زیبایی شناسی هنر شعر
زیبایی شناسی هنر شعر همیشه از عبور کردن از یک مسیر و جاده یکنواخت خسته شده ام تو چطور ؟ حتی از تکرار دیدن یک کوه ،یک دشت ،یک گونه گل...اگر عشق نبود
اگر عشق نبود برخی از نوشته ها و آثار بزرگان ادب را که می خوانم از شدت علاقه گریه ام می گیرد. فقط می توانم تحسین شان بکنم. از خواندن این...مهمانی نور
مهمانی نور بنام خدا لایسنس نود ۳۲ پنجره اتاقم را باز کردم، نگاهی به آسمان انداختم، آرامش عجیبی سراپای وجودم را فرا گرفت. عمیق تر نگریستم دنیایی از زیبائی را در...دختران ایران!
دختران ایران! به نام خداوندگار گام هایت را آهسته بردار بانوی اصیل. چنان میدرخشی در میان دشت ها، لاله ها واژگونند از آن تو. چنان روییدنی از گام هایت پیداست که...برچسب ها
- شعر شهریار (11)
- عبید زاکانی (8)
- سعدی (25)
- شعر وحشی بافقی (8)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- شهریار (52)
- اشعار سعدی (20)
- صائب تبریزی (10)
- اشعار شهریار (10)
- وحشی بافقی (13)
- شعر سعدی (16)
- شعر صائب تبریزی (10)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- سیمین بهبهانی (7)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- عشق (13)
- مولانا (23)
- شعر (10)
- بیدل دهلوی (11)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
دیدگاهها بسته شدهاند.