تاریخ ارسال : ۲۱ شهریور ۱۳۹۹ ارسال دیدگاه
گفتی که مرا دوست نداری گلهای نیست – مریم حیدرزاده
گفتی که مرا دوست نداری گلهای نیست
بین من و عشق تو ولی فاصلهای نیست
گفتم که کمی صبر کن و گوش به من کن
گفتی که نه باید بروم حوصلهای نیست
پرواز عجب عادت خوبیست ولی حیف
تو رفتی و دیگر اثر از چلچلهای نیست
گفتی که کمی فکر خودم باشم و آن وقت
جز عشق تو در خاطر من مشغلهای نیست
رفتی تو، خدا پشت و پناهت، به سلامت
بگذار بسوزند دل من مسئلهای نیست
بیوگرافی مریم حیدرزاده
بازدید: 1624 بازدید
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
شاعر که باشی
شاعر که باشی سارتر می گفت: هر چقدر که بدانی بیشتر زجر می کشی( به ویژه که بدانی و نتوانی حال آنکه دانستن هم خود اراده ای می خواهد ) .خب...صلابت کوهستان (پارت پنجم)
صلابت کوهستان (پارت پنجم) پارت پنجم: بازگشت به دامن زمین مرد پس از لحظاتی طولانی بر قله، آهسته برخاست. نور خورشید اکنون آنقدر گرم شده بود که برفهای کنار سنگها قطرهقطره...تو برای منی؛ حتی اگر نگویم
تو برای منی؛ حتی اگر نگویم عزیزکم… با چه زبانی باید بگویم که تو برای منی؟ قهر کنم؟ حرف بزنم؟ شعر بگویم؟ یا شاید دلت میخواهد فریاد بزنم و جهانی را...برچسب ها
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- شعر صائب تبریزی (10)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- مولانا (23)
- صائب تبریزی (10)
- اشعار سعدی (20)
- وحشی بافقی (13)
- شهریار (52)
- شعر سعدی (16)
- شعر شهریار (11)
- شعر (10)
- اشعار شهریار (10)
- بیدل دهلوی (11)
- شعر وحشی بافقی (8)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- سیمین بهبهانی (7)
- سعدی (25)
- عبید زاکانی (8)
- عشق (13)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
دیدگاهها بسته شدهاند.