تاریخ ارسال : ۲۴ مرداد ۱۳۹۸ ارسال دیدگاه
خنک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش – مولانا
همه صیدها بکردی هله میر بار دیگر
سگ خویش را رها کن که کند شکار دیگر
همه غوطهها بخوردی همه کارها بکردی
منشین ز پای یک دم که بماند کار دیگر
همه نقدها شمردی به وکیل درسپردی
بشنو از این محاسب عدد و شمار دیگر
تو بسی سمن بران را به کنار درگرفتی
نفسی کنار بگشا بنگر کنار دیگر
خنک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش
بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر
تو به مرگ و زندگانی هله تا جز او ندانی
نه چو روسبی که هر شب کشد او بیار دیگر
نظرش به سوی هر کس به مثال چشم نرگس
بودش زهر حریفی طرب و خمار دیگر
همه عمر خوار باشد چو بر دو یار باشد
هله تا تو رو نیاری سوی پشت دار دیگر
که اگر بتان چنیناند ز شه تو خوشه چینند
نبدست مرغ جان را جز او مطار دیگر
حضرت مولانا
بازدید: 1875 بازدید
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
مهمانی نور
مهمانی نور بنام خدا لایسنس نود ۳۲ پنجره اتاقم را باز کردم، نگاهی به آسمان انداختم، آرامش عجیبی سراپای وجودم را فرا گرفت. عمیق تر نگریستم دنیایی از زیبائی را در...دختران ایران!
دختران ایران! به نام خداوندگار گام هایت را آهسته بردار بانوی اصیل. چنان میدرخشی در میان دشت ها، لاله ها واژگونند از آن تو. چنان روییدنی از گام هایت پیداست که...شاعر که باشی
شاعر که باشی سارتر می گفت: هر چقدر که بدانی بیشتر زجر می کشی( به ویژه که بدانی و نتوانی حال آنکه دانستن هم خود اراده ای می خواهد ) .خب...برچسب ها
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- عشق (13)
- شعر وحشی بافقی (8)
- مولانا (23)
- اشعار شهریار (10)
- شهریار (52)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- وحشی بافقی (13)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- اشعار سعدی (20)
- شعر سعدی (16)
- شعر (10)
- سعدی (25)
- عبید زاکانی (8)
- بیدل دهلوی (11)
- شعر صائب تبریزی (10)
- شعر شهریار (11)
- صائب تبریزی (10)
- سیمین بهبهانی (7)
دیدگاهها بسته شدهاند.