تاریخ ارسال : ۲۴ مرداد ۱۳۹۸ ارسال دیدگاه
خنک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش – مولانا
همه صیدها بکردی هله میر بار دیگر
سگ خویش را رها کن که کند شکار دیگر
همه غوطهها بخوردی همه کارها بکردی
منشین ز پای یک دم که بماند کار دیگر
همه نقدها شمردی به وکیل درسپردی
بشنو از این محاسب عدد و شمار دیگر
تو بسی سمن بران را به کنار درگرفتی
نفسی کنار بگشا بنگر کنار دیگر
خنک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش
بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر
تو به مرگ و زندگانی هله تا جز او ندانی
نه چو روسبی که هر شب کشد او بیار دیگر
نظرش به سوی هر کس به مثال چشم نرگس
بودش زهر حریفی طرب و خمار دیگر
همه عمر خوار باشد چو بر دو یار باشد
هله تا تو رو نیاری سوی پشت دار دیگر
که اگر بتان چنیناند ز شه تو خوشه چینند
نبدست مرغ جان را جز او مطار دیگر
حضرت مولانا
بازدید: 1866 بازدید
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
دختران ایران!
دختران ایران! به نام خداوندگار گام هایت را آهسته بردار بانوی اصیل. چنان میدرخشی در میان دشت ها، لاله ها واژگونند از آن تو. چنان روییدنی از گام هایت پیداست که...شاعر که باشی
شاعر که باشی سارتر می گفت: هر چقدر که بدانی بیشتر زجر می کشی( به ویژه که بدانی و نتوانی حال آنکه دانستن هم خود اراده ای می خواهد ) .خب...صلابت کوهستان (پارت پنجم)
صلابت کوهستان (پارت پنجم) پارت پنجم: بازگشت به دامن زمین مرد پس از لحظاتی طولانی بر قله، آهسته برخاست. نور خورشید اکنون آنقدر گرم شده بود که برفهای کنار سنگها قطرهقطره...برچسب ها
- سعدی (25)
- شعر سعدی (16)
- سیمین بهبهانی (7)
- اشعار شهریار (10)
- عشق (13)
- اشعار سعدی (20)
- شهریار (52)
- وحشی بافقی (13)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- صائب تبریزی (10)
- شعر صائب تبریزی (10)
- عبید زاکانی (8)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- مولانا (23)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- شعر وحشی بافقی (8)
- بیدل دهلوی (11)
- شعر شهریار (11)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- شعر (10)
دیدگاهها بسته شدهاند.