تاریخ ارسال : ۲۲ خرداد ۱۳۹۸ ارسال دیدگاه
نداد عشق گریبان به دست کس ما را – صائب تبریزی
نداد عشق گریبان به دست کس ما را
گرفت این می پرزور، چون عسس ما را
به گرد خاطر ما آرزو نمیگردید
لب تو ریخت به دل، رنگ صد هوس ما را
خراب حالی ما لشکری نمیخواهد
بس است آمدن و رفتن نفس ما را
تمام روز ازان همچو شمع خاموشیم
که خرج آه سحر میشود نفس ما را
غریب گشت چنان فکرهای ما صائب
که نیست چشم به تحسین هیچ کس ما را
صائب تبریزی
بازدید: 1123 بازدید
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
شعر قلب مادر از ایرج میرزا
داد معشوقه به عاشق پیغام که کُند مادرِ تو با من جنگ هر کُجا بیندم از دور کُند چهره پر چین و جبین پُر آژنگ با نگاهِ غضب آلود...اشعار زیبای ولادت حضرت علی (ع)
شعر ولادت امام علی (ع) ای کعبه! داری یک جهان جان در بر امشب الحق که از هر شب شدی زیباتر امشب آغوش جان را باز کن جانانه آمد هنگام قربانی...متن شعر ایران ای سرای امید
شعر ایران ای سرای امید که در حقیقت تصنیف سپیده نام دارد؛ عنوان یکی از تصنیفهای ساختهشده توسط محمدرضا لطفی است. شعر این تصنیف توسط هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه) سروده شده...شعر به نام خداوند جان و خرد از حکیم فردوسی + معنی
به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه برنگذرد به نام آفرینندهی جان و عقل که فکر نمیتواند از این حد فراتر رود. خداوند نام و خداوند جای خداوند روزی...شعر فردوسی در ستایش خرد + معنی شعر
کنون ای خردمند وصف خرد بدین جایگه گفتن اندرخورد ای انسان دانا! هم اکنون در این جایگاه، سزاوار است که توصیف خرد گفته شود. کنون تا چه داری بیار از خرد...پربازدیدترین مطالب
- هفته
- ماه
- کل
برچسب ها
- عبید زاکانی (8)
- شعر شهریار (11)
- شعر وحشی بافقی (8)
- شعر (10)
- سعدی (25)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- صائب تبریزی (10)
- بیدل دهلوی (11)
- عشق (13)
- شهریار (52)
- مولانا (23)
- شعر صائب تبریزی (10)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- سیمین بهبهانی (7)
- اشعار شهریار (10)
- اشعار سعدی (20)
- وحشی بافقی (13)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- شعر سعدی (16)
دیدگاهها بسته شدهاند.