چون زلف توام جانا ، در عین پریشانی – رهی معیری
چون زلف توام جانا ، در عین پریشانی چون بادِ سحرگاهم ، در بی سر و سامانی من خاکم و من گَردم ، من اشکم و من دردم تو مهری وتو...این فصل را با من بخوان، باقى فسانه است – علی معلم دامغانی
این فصل را بسیار خواندم، عاشقانه است هفتاد باب از هفت مصحف برنبشتم این فصل را خواندم، ورق را درنبشتم از شش منادى، رازِ هفت اختر شنیدم این رمز را از پنج...شعر ملک الشعرای بهار برای مرگ ایرج میرزا
شعر ملک الشعرای بهار برای مرگ ایرج میرزا : ایرجا! رفتی و اشعار تو ماند کوچ کردی تو و آثار تو ماند چون کند قافله کوچ از صحرا مینهد آتشی از...در بیابان، به فصل تابستان – فخرالدین عراقی
در بیابان، به فصل تابستان چون ببارد به تشنه ای باران گرچه یک لحظه زآن بیاساید هم به آب اشتیاقش افزاید می بیفزا ، چو شوقم افزودی روی پنهان مکن ،...آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند – حافظ شیرازی
آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند بر جای بدکاری چو من یک دم نکوکاری کند اول به بانگ نای و نی آرد به دل پیغام وی وان گه...سیر نمیشوم ز تو ای مه جان فزای من – مولانا
سیر نمیشوم ز تو ای مه جان فزای من جور مکن جفا مکن نیست جفا سزای من با ستم و جفا خوشم گر چه درون آتشم چونک تو سایه افکنی...صحبت عاشقی بشه ستاره رو خواب می کنی – مریم حیدرزاده
صحبت عاشقی بشه ستاره رو خواب می کنی دریا رو آتیش میزنی ، ابرا رو بی تاب می کنی وقتی فقط اونو می خوای ماهو نشونه می کنی میری تو قلب...دیدار شد میسر و بوس و کنار هم – حافظ شیرازی
دیدار شد میسر و بوس و کنار هم از بخت شکر دارم و از روزگار هم زاهد برو که طالع اگر طالع من است جامم به دست باشد و زلف نگار...سکوتت را ندانستم، نگاهم را نفهمیدی – اردلان سرفراز
سکوتت را ندانستم، نگاهم را نفهمیدی نگفتم گفتنیها رو، تو هم هرگز نپرسیدی شبی که شام آخر بود، به دست دوست خنجر بود میان عشق و آینه یه جنگ نابرابر بود...برچسب ها
- سعدی (25)
- شهریار (52)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- شعر صائب تبریزی (10)
- مولانا (23)
- سیمین بهبهانی (7)
- شعر (10)
- اشعار سعدی (20)
- صائب تبریزی (10)
- بیدل دهلوی (11)
- عشق (13)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- شعر سعدی (16)
- شعر شهریار (11)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- وحشی بافقی (13)
- عبید زاکانی (8)
- اشعار شهریار (10)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- شعر وحشی بافقی (8)