این من، نه منم، اگر مَنی هست، تویی – علاءالدوله سمنانی
این من، نه منم، اگر مَنی هست، تویی وَر در برِ من پیرهنی هست، تویی در راه غمت، نه تن به من ماند و نه جان ور زآنکه مرا...من کسی را از خودم دیوانهتر میخواستم
من کسی را از خودم دیوانهتر میخواستم سر نمیپیچید اگر یک روز سر میخواستم اهل عشق و عاشقی، اهل تمنا، اهل درد این چنین دیوانهای را همسفر میخواستم ...نه منزل بینشان، نی جاده تنگ است – بیدل دهلوی
نه منزل بینشان، نی جاده تنگ است به راهت پای خواب آلوده سنگ است به صد گلشن دواندی ریشهٔ وهم نفهمیدیگل مقصد چه رنگ است به حسن خلق خوبان دلشکارند کمان...ای دل ز بامداد تو بر حال دیگری – مولانا
ای دل ز بامداد تو بر حال دیگری وز شور خویش در من شوریده ننگری بر چهره نزار تو صفرای دلبری است تا خود چه دیدهای که ز صفراش اصفری ای...اندر قمارخانه چون آمدی به بازی – مولانا
اندر قمارخانه چون آمدی به بازی کارت شود حقیقت هر چند تو مجازی با جمله سازواری ای جان به نیک خویی این جا که اصل کار است جانا چرا نسازی گویی...عشق اول می کند دیوانه ات – مولانا
عشق اول می کند دیوانه ات تا ز ما و من کند بیگانه ات عشق چون در سینه ات مأوا کند عقل را سرگشته و رسوا کند میشوی فارغ ز هر...منتظران بهار فصل شکفتن رسید – بیدل دهلوی
منتظران بهار فصل شکفتن رسید مژده به گلها برید یار به گلشن رسید لمعهٔ مهر ازل بر در و دیوار تافت جام تجلی به دست نور ز ایمن رسید نامه و...بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک – فریدون مشیری
بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک شاخههای شسته، باران خورده، پاک آسمان آبی و ابر سپید برگهای سبز بید عطـر نرگس، رقص باد نغمه ی شوق پرستوهای شاد خلوت گرم کبوترهای...موی پیری بست بر طبع حسد تخمیر صلح – بیدل دهلوی
موی پیری بست بر طبع حسد تخمیر صلح داد خون را با صفا آیینهدار شیر صلح آخر از وضع جنون عذر علایق خواستم کرد با عریانی ما خار دامنگیر صلح زین...برچسب ها
- اشعار وحشی بافقی (10)
- وحشی بافقی (13)
- شعر صائب تبریزی (10)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- شهریار (52)
- شعر شهریار (11)
- مولانا (23)
- عبید زاکانی (8)
- عشق (13)
- اشعار شهریار (10)
- شعر سعدی (16)
- سعدی (25)
- شعر (10)
- شعر وحشی بافقی (8)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- بیدل دهلوی (11)
- اشعار سعدی (20)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- سیمین بهبهانی (7)
- صائب تبریزی (10)