هرگز حسد نبردم بر منصبی و مالی – سعدی
هرگز حسد نبردم بر منصبی و مالی الا بر آن که دارد با دلبری وصالی دانی کدام دولت در وصف مینیاید چشمی که باز باشد هر لحظه بر جمالی خرم تنی...تو را سماع نباشد که سوز عشق نبود – سعدی
تو را سماع نباشد که سوز عشق نبود گمان مبر که برآید ز خام هرگز دود چو هر چه میرسد از دست اوست فرقی نیست میان شربت نوشین و تیغ زهرآلود...دانستهام غرور خریدار خویش را – صائب تبریزی
دانستهام غرور خریدار خویش را خود همچو زلف میشکنم کار خویش را هر گوهری که راحت بیقیمتی شناخت شد آب سرد، گرمی بازار خویش را در زیر بار منت پرتو نمیرویم...دوش بی روی تو آتش به سرم بر میشد – سعدی
دوش بی روی تو آتش به سرم بر میشد و آبی از دیده میآمد که زمین تر میشد تا به افسوس به پایان نرود عمر عزیز همه شب ذکر تو میرفت...نالم از دست تو ای ناله که تاثیر نکردی – شهریار
نالم از دست تو ای ناله که تاثیر نکردی گر چه او کرد دل از سنگ تو تقصیر نکردی شرمسار توام ای دیده ازین گریه خونین که شدی کور و تماشای...روز مرگم هرکه شیون کند از دور و برم دور کنید – وحشی بافقی
روز مرگم هرکه شیون کند از دور و برم دور کنید همه را مست و خراب از می و انگور کنید مزد غسال مرا سیر شرابش بدهید مست مست از همه...آن نه رویست که من وصف جمالش دانم – سعدی
آن نه رویست که من وصف جمالش دانم این حدیث از دگری پرس که من حیرانم همه بینند نه این صنع که من میبینم همه خوانند نه این نقش که...دلربایانه دگر بر سرِ ناز آمدهای – صائب تبریزی
دلربایانه دگر بر سرِ ناز آمدهای از دلِ من چه بهجا مانده که باز آمدهای؟ در بغل شیشه و در دست قدح، در بر چنگ چشم بد دور که بسیار بساز...در دیاری که در او نیست کسی یار کسی – شهریار
در دیاری که در او نیست کسی یار کسی کاش یارب که نیفتد به کسی کار کسی هر کس آزار من زار پسندید ولی نپسندید دل زار من آزار کسی آخرش...برچسب ها
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- شهریار (52)
- سیمین بهبهانی (7)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- صائب تبریزی (10)
- شعر شهریار (11)
- سعدی (25)
- مولانا (23)
- اشعار سعدی (20)
- عبید زاکانی (8)
- بیدل دهلوی (11)
- شعر وحشی بافقی (8)
- اشعار شهریار (10)
- وحشی بافقی (13)
- شعر صائب تبریزی (10)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- شعر سعدی (16)
- شعر (10)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- عشق (13)