با همه مهر و با منش کینست – سعدی
با همه مهر و با منش کینست چه کنم حظ بخت من اینست شاید ای نفس تا دگر نکنی پنجه با ساعدی که سیمینست ننهد پای تا نبیند جای هر که...روزها فکر من این است و همه شب سخنم – مولانا
روزها فکر من این است و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود؟ به کجا مى روم؟ آخر ننُمایى وطنم...من از کجا پند از کجا باده بگردان ساقیا – مولانا
من از کجا پند از کجا باده بگردان ساقیا آن جام جان افزای را برریز بر جان ساقیا بر دست من نه جام جان ای دستگیر عاشقان دور از لب بیگانگان...چه شود گرم نوازی به عنایت خطابی – وحشی بافقی
چه شود گرم نوازی به عنایت خطابی نه اگر برای لطفی به بهانهٔ عتابی ته پای جان شکاری دل من به خون زند پر چو کبوتری که افتد به...معراج پیامبر در اشعار
عطار نیشابوری، سفر معراج را سفری روحانی می داند آن جا که می گوید: چه گویم من در آن حضرت که چون بود که آن دم از وجود خود برون...شعر ققنوس – نیما یوشیج
نیما یوشیج / ققنوس ققنوس، مرغ خوشخوان، آوازه ی جهان آواره مانده از وزش بادهای سرد بر شاخ خیزران بنشسته است فرد بر گرد او به هر سر شاخی پرندگان او...روز مرگم هرکه شیون کند از دور و برم دور کنید – وحشی بافقی
روز مرگم هرکه شیون کند از دور و برم دور کنید همه را مست و خراب از می و انگور کنید مزد غسال مرا سیر شرابش بدهید مست مست از همه...شعر پرنده ی منزوی – نیما یوشیج
پرنده ی منزوی به آن پرنده که می خواند غایب از انظار عتاب کرد شریری فسادجوی به باغ: چه سود لحن خوش و عیب انزوا که به خلق پدید نیست تو...خنک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش – مولانا
همه صیدها بکردی هله میر بار دیگر سگ خویش را رها کن که کند شکار دیگر همه غوطهها بخوردی همه کارها بکردی منشین ز پای یک دم که بماند کار دیگر...برچسب ها
- سعدی (25)
- اشعار شهریار (10)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- سیمین بهبهانی (7)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- شهریار (52)
- شعر صائب تبریزی (10)
- شعر سعدی (16)
- شعر وحشی بافقی (8)
- اشعار سعدی (20)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- مولانا (23)
- شعر شهریار (11)
- وحشی بافقی (13)
- عبید زاکانی (8)
- عشق (13)
- شعر (10)
- بیدل دهلوی (11)
- صائب تبریزی (10)