بنام خداوند خورشید و ماه – فردوسی
بنام خداوند خورشید و ماه که دل را بنامش خرد داد راه خداوند هستی و هم راستی نخواهد ز تو کژی و کاستی ❤ ❤ ❤ ❤دل که رنجید از کسی خرسند کردن مشکل است – صائب تبریزی
دل که رنجید از کسی خرسند کردن مشکل است شیشه ی بشکسته را پیوند کردن مشکل است کوه را با آن بزرگی می توان هموار کرد حرف ناهموار را هموار کردن...شعر من قایقم نشسته به خشکی – نیما یوشیج
من چهره ام گرفته من قایقم نشسته به خشکی! با قایقم نشسته به خشکی فریاد می زنم: « وامانده در عذابم انداخته است در راه پر مخافت این ساحل خراب و فاصله...روی تو خوش مینماید آینه ما – سعدی
روی تو خوش مینماید آینه ما کآینه پاکیزه است و روی تو زیبا چون می روشن در آبگینه صافی خوی جمیل از جمال روی تو پیدا هر که دمی با تو...میکند سلسلهی زلف تو دیوانه مرا – عبید زاکانی
میکند سلسلهی زلف تو دیوانه مرا میکشد نرگس مست تو به میخانه مرا متحیر شدهام تا غم عشقت ناگاه از کجا یافت در این گوشهی ویرانه مرا هوس در بناگوش تو...چندان بنالم نالهها چندان برآرم رنگها – مولانا
چندان بنالم نالهها چندان برآرم رنگها تا برکنم از آینه هر منکری من زنگها بر مرکب عشق تو دل میراند و این مرکبش در هر قدم میبگذرد زان سوی جان فرسنگها...من بیمایه که باشم که خریدار تو باشم – سعدی
من بیمایه که باشم که خریدار تو باشم حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم تو مگر سایه لطفی به سر وقت من آری که من آن...شعر زدن یا مژه بر مویی گره ها – نیما یوشیج
از بهترین شعرهای نیما یوشیج : زدن یا مژه بر مویی گره ها به ناخن آهن تفته بریدن ز روح فاسد پیران نادان حجاب جهل ظلمانی دریدن به گوش کر شده...صدای سوز دل شهریار و ساز حبیب – شهریار
صدای سوز دل شهریار و ساز حبیب چه دولتی است به زندانیان خاک نصیب به هم رسیده در این خاکدان ترانه و شعر چو در ولایت غربت دو همزبان غریب روان...برچسب ها
- عبید زاکانی (8)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- بیدل دهلوی (11)
- شعر (10)
- مولانا (23)
- وحشی بافقی (13)
- سعدی (25)
- عشق (13)
- شعر صائب تبریزی (10)
- اشعار سعدی (20)
- صائب تبریزی (10)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- سیمین بهبهانی (7)
- شعر سعدی (16)
- اشعار شهریار (10)
- شعر شهریار (11)
- شهریار (52)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- شعر وحشی بافقی (8)