-
زندگی حالت آنرمالی ست
همگی تنگی نفس داریم، زندگی حالت آنرمالی ست خانه هامان پر از وسیله شده،پس چرا زندگی چنین خالی ست؟! عقربه می رود عقب انگار، حرکت ما به جای رو به جلو شده درگیر ارتجاع و زمان خسته از التهاب بی حالی ست چشم بر راهمان نشسته خدا، شاید از آسمان خبر گیریم روح خاکی ما ولی امروز سخت درگیر بی پر و بالی ست قحطی اشک و روشنی ها در سرزمین نگاهمان آمد ذهن مان هم که تحت اشغال لشکر وهم های پوشالی خرید بک لینک ست استوری ها... -
سالار شهیدان
دلبری ، خوش اثری ، پُر قیمت بک لینک ثمری ، با هنری چه مرامی چه وجودی چه وقاری چه سری مادرت تاجِ سرِ خوش صفتان تا ابد است خواهری مثل تو تا حشر ندارد بشری پسری مثل تو کِی شد سببِ فخرِ پدر ای که بر حیدرِ کرار مبارک پسری اکبر و اصغر و سجادِ تو … ماشاالله سه علی را تو شدی لایقِ مهرِ پدری خیره ماندند کواکب همه سوی حرمت نیست زیبا تر از عباس در عالم قمری دلبرانند پیِ دلبری ، اما هنر است دلِ... -
برای تماشا
یک پنجره، به دیدن صحرا مرا بس است گاهی نسیمی از تو در اینجا مرا بس است شیرین شود هوای سکوتم کنار تو ـ بی نیشکرـ لبان تو تنها مرا بس است خشنود با شمیم سر گیسوان تو؛ ـ پروانه ام ـ کلالۀ گل ها مرا بس است با دست باد، پیک مجالی نمی رسد یک قاصدک برای مبادا مرا بس است ابریشم صدای تو در کوچۀ سکوت مثل عبور نازک رؤیا مرا بس است تنهاتر از حکایت از یاد رفته ام یک خاطره به یاد تو اما، مرا... -
غایت حسن
غایت حسن می خواهم از آن دلبر محبوب بگیرم… دستی که دهد یک حسِ مرغوب بگیرم ای کاش برایم بنویسی چه بگیرم!… یک بار هم از دست تو مکتوب بگیرم!؟ ای یاد تو آشفتگی حال خرابم تا چند درین سینه ام آشوب بگیرم؟ من نیستم از نسل رسولان، چه توقّع؟ تا کی به بغل صبرِ تو ایوب بگیرم چون مهر پسر در دل آن رستم پیروز در برد خودم هم سر مغلوب بگیرم ؟! وقتی که دو دستت به من دلشده خرید بک لینک شد باز گفتم که سراغ... -
چون کمر بستند زالو ها به ویرانیِِ ده
چون کمر بستند زالو ها به ویرانی ده پیر آبادی نخوابید از پریشانی ده عدّه ای با پول بیت المال سگ دو می زنند تا سر و سامان بیابد نابسامانی ده بوی گند فاضلاب از بس تهوّع آور است کس نمی خواهد رود دیگر به مهمانی ده سیل با خود می برد خواهی نخواهی گلّه را در هوای سرد و بارانی و طوفانی ده سارقان از بس فراونند و ما غافل از آن نیست حتّی یکنفر فکر نگهبانی ده “یاد ایّامی که در گلشن فغانی داشتیم”* با معلّمها و... -
نَسلِ اِرورهای ۴۰۴
کُدامین “اُمید” را «سابِسکِرایب» کُند نَسلی که در “حالت پرواز” «باندی» برای فُرود نَداشت نسلی که آن خودی ،.. که شبیه خودش نیست را به «لایو» میگُذارد تا آن مَنِ تَحقیر شُدهاش را با مقبولیتهای مَجازی «شارژ»کُند نَسلی که هرشب با کُلی پیامهای ارسال نشُده «دیسکانِکت» میشَود و “زندگیاش” پُر از « اِرورهایِ ۴۰۴ » است نَسلی که «اینترنت» بومیاش پَهنایِ باند برای بارگُُذاریاش را ندارد و حِس می کند با «دانلودِ ۹۸٪» به دُنیا آمدهاست نسلی که : “احساساتاش” وقتی «سین» نمیشَوند “اعتراضاتاش” را ، .. «اِکانتهایِ فیک»...
تکیه کردم بر وفای او غلط کردم ، غلط – وحشی بافقی
وحشی بافقی : تکیه کردم بر وفای او غلط کردم ، غلط باختم جان در هوای او غلط کردم، غلط عمر کردم صرف او فعلی عبث کردم ، عبث ساختم جان...در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم – شهریار
در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم عاشق نمیشوی که ببینی چه میکشم با عقل آب عشق به یک جو نمیرود بیچاره من که ساخته از آب و...زاهدان منع ز دیر و می نابم مکنید – محتشم کاشانی
زاهدان منع ز دیر و می نابم مکنید کوثر و خلد من این است عذابم مکنید چشم افسونگرش از کشتن من کی گذرد بر من افسانه مخوانید و بخوابم مکنید مدعی...دگر از دوستان نبینم کس – شهریار
دگر از دوستان نبینم کس ای فلک داستان ما هم بس ای درخت کهن رها کن باغ با نهالان نوبر و نورس شهسوارا فرس بفرسودی درکش از تاختن عنان فرس نوبت...شباب عمر عجب با شتاب می گذرد – شهریار
شباب عمر عجب با شتاب می گذرد بدین شتاب خدایا شباب می گذرد شباب و شاهد و گل مغتنم بود ساقی شتاب کن که جهان با شتاب می گذرد به چشم...هیچکس چشم به سوی من بیمار نکرد – وحشی بافقی
هیچکس چشم به سوی من بیمار نکرد که به جان دادن من گریه ی بسیار نکرد که مرا در نظر آورد که از مایه ی ناز چین بر ابرو نزد و...من از رغم غزالی شهسواری کردهام پیدا – محتشم کاشانی
محتشم کاشانی من از رغم غزالی شهسواری کردهام پیدا شکاری کردهام گم جان شکاری کردهام پیدا زلیخا طلعتی را راندهام از شهر بند دل به مصر دلبری یوسف عذاری کردهام پیدا...باز باران بی ترانه – کارو دردریان
باز باران بی ترانه باز باران با تمام بی کسیهای شبانه میخورد بر مرد تنها میچکد بر فرش خانه باز میآید صدای چک چک غم باز ماتم من به پشت شیشه...لیلی و مجنون – نظامی گنجوی
زنان اساطیری_لیلی ليلي دختر كي سبزه روي با چشماني آهوئي وزلفاني چون شَبق است. پدرش اورا در دوران كودكي به مكتب مي برد تا خواندن بياموزد . در مكتب خانه های...برچسب ها
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- بیدل دهلوی (11)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- شعر وحشی بافقی (8)
- عبید زاکانی (8)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- وحشی بافقی (13)
- شعر سعدی (16)
- شعر صائب تبریزی (10)
- شعر (10)
- شهریار (52)
- عشق (13)
- صائب تبریزی (10)
- مولانا (23)
- اشعار شهریار (10)
- سیمین بهبهانی (7)
- شعر شهریار (11)
- اشعار سعدی (20)
- سعدی (25)

سایت یک بت
دنس بت
بلک جک
سایت شرط بندی با واریز مستقیم
سایت بت ۳۰۳
مجله ی بخت
بت ۳۰۳
بت یک
جت بت
اس بت
بت یک
سایت شرط بندی بت یک
مافبت
betfido
plinkobet
بت
برو بت
بروبت
سایت اصلی وان ایکس بت
اونجا بت
پین باهیس
سایت شیربت
سایت جتبت ایران
betbal
ادرس جدید جت بت
بت بال
megapari سایت
دانلود جت بت
دانلود سیب بت
sib bet
دانلود مستقیم حکم آنلاین
ای ارتوتو
پیش بینی