-
در خصوص شب یلدا
در خصوص شب یلدا شب یلدا یا شب چله یکی از اعیاد باستانی ایران می باشد. شب یلدا شب اول دیماه که درنیمکره شمالی طولانی ترین شب است. ایرانیان در زمان قبل از زرتشت در دورهی میترائیسم به پاس بزرگداشت مهروروشنایی وپاکی بر گزار می کردند. واژه یلدا از ریشه سریانی برگرفته شده و معنی ان میلاد یا ولادت است یعنی ولادت خورشید. اتفاقی که در شب اول زمستان می افتد خورشید در بیشترین فاصله با مدار سماوی قرار گیرد و همین اتفاق باعث می شود طولانی ترین شب... -
آخر آن کجاست؟
آخر آن کجاست؟ آدمی که خودش را دوست نداشته باشد، نمیتواند دیگری را دوست بدارد. کسی که از دیگران متنفر است، چون خودش را بسیار دوست دارد نمیتواند دیگری را با ارزشتر از خود ببیند، اما روزی میرسد که قادر است دیگری را هم دوست بدارد. چون هیچ چیز دائمی و ثابت نمیماند. بهترین حالت، خرید بک لینک مابین این دو شرایط است که بدست آوردن آن به خود فرد بر میگردد که چگونه انتخاب کند. اگر بیزار از خویشتن باشیم و تلاش کنیم تا وجود خودمان را بپذیریم... -
ایجاز در شعر سپید
ایجاز در شعر سپید بسم الله الرحمن الرحیم الان که بحث فرم و ساختار را در شعر سپید فارسی تمام کرده ام وارد مبحث جدیدی میشویم ( ایجاز در شعر سپید فارسی) ایجاز، یکی از دیرینهترین و تأثیرگذارترین ابزارهای بلاغی در زبان فارسی و عربی است که به معنای فشردگی بیان و رساندن بیشترین معنا با کمترین واژگان است. این ویژگی که ریشه در سنتهای غنی سخنوری و شاعری دارد، در بستر شعر سپید فارسی، که از حدود دهه ۱۳۳۰ شمسی شکوفا شد، تحولی کیفی یافت و معنایی نو... -
پنجره
پنجره نگاهم از آینه میلغزد و روی طاقچهی غبارگرفته، کنارِ پنجره فرود میآید. آن قایق چوبینِ ناتمام. سالها پیش تراشیدمش، با سودای سفری که هرگز آغاز نشد. هر روز غبارش را میگیرم، انگار که بخواهم آن را تا لبِ یک دریای خیالی بکشانم. اما روح من از جنس ساحل است، نه طوفان. امشب میدانم: این قایق را باید شکست، پیش از آنکه اقیانوسِ نرفته، مرا در هم بشکند. این تسلیم، بهترین بک لینک عینِ پذیرش است. نفسی که برمیآید، آه نیست؛ بخارِ یک روحِ بیمعجزه است که روی شیشهی... -
اعتراض
اعتراض ((نامه نوزدهم)) دیگر به تو فکر نمی کنم این اصلا خوب نیست، تو باشی و من با دیگری باشم؟ بین منو تو دیگران تا همیشه دیگرانند چه ها کرد با ما دنیا؟ که دیگر به خیال هم سر نمی زنیم؟ حتی در فال قهوه هم، اثری از تو نیست چه دور شده ایم از هم تمام دلخوشیهایم دلشورهای تو بود که حالا آن هم نیست جای خالی تو با دیگرا ن پُر نمی شود با خاطراتت شاد می ماندم اما خدا آن را هم برایم زیادی دید کجای... -
زیبایی شناسی هنر شعر
زیبایی شناسی هنر شعر همیشه از عبور کردن از یک مسیر و جاده یکنواخت خسته شده ام تو چطور ؟ حتی از تکرار دیدن یک کوه ،یک دشت ،یک گونه گل و دریا. به نظرم یک راه اگر شاخه های راه های نو و مفیدی را به ما نشان دهد حتی موجب انبساط خاطرمان هم می شود زیرا به قول دومونتنی روح بشر نو خواه است و طالب ترک عادت و درک زیبایی .بنابراین شخصا موافق با نظریه سودمندی و تغییر پذیری کانت در تعریف زیبایی هستم .از سویی...
این ترانه گواهیِ فوته، شاعرِ متن پیشِ رو مُرده – یغما گلرویی
این ترانه گواهیِ فوته، شاعرِ متن پیشِ رو مُرده بسکه هِی خواب دیده بیداره، بسکه رؤیاشو بالا آورده این شبیه دعای قبل از مرگ، این شروع یه اختتامیهس شکل آژیرِ...یک لحظه پس از شکفتن ابریشم – رضا براهنی
یک لحظه پس از شکفتن ابریشم از ظهر شباب دست او می آیم با این تب استوایی ام مالامال از سایه ی گیسوان با آسایش یک لحظه پس از سپیده های سوسن...به قبرستان گــــذر کردم کم وبیش – باباطاهر
به قبرستان گــــذر کردم کم وبیش بدیــدم قبــــر دولتمنـــــد و درویش نه درویش بـــی کفن در خاک رفته نه دولتمنـــد برده یک کفــــن بیشوقت نماز عاشق، قبله که دیدنی نیست – مسعود مدهوش
وقت نماز عاشق، قبله که دیدنی نیست ذکر لبانش همیشه، حرفا که گفتنی نیست تسبیح و مُهرِ نماز، اگه که واسه دعاست سجاده ی تودستات، قبله ی من همونجاست با اشک...اگر به باده مشکین دلم کشد شاید – حافظ شیرازی
اگر به باده مشکین دلم کشد شاید که بوی خیر ز زهد ریا نمیآید جهانیان همه گر منع من کنند از عشق من آن کنم که خداوندگار فرماید طمع ز فیض...بچه بودم، نه دیگه منتظر زنگ بودم – مریم حیدرزاده
بچه بودم، نه دیگه منتظر زنگ بودم نه دیگه واسه تو، این همه، دلتنگ بودم بچه بودم تو نبودی، شبا زود خوابم می برد دل کوچیکم، فقط غصه بازی رو...گیلاسا گوش به زنگن ، تو نیستی تا ببینی ! – یغما گلرویی
گیلاسا گوش به زنگن ، تو نیستی تا ببینی ! یه صندلیِ خالی ، تو نیستی تا بشینی ! دوباره چشبراهم ، تشنهتر از همیشه ! این دلِ مستِ زخمی ،...زیبا تو که با مژت یه دنیا رو مات می کنی – مریم حیدرزاده
زیبا تو که با مژت یه دنیا رو مات می کنی یه دنیا رو قربونی چشمک چشمات می کنی تو که اگه کسی نخواد با تو مث آینه باشه با داغی...آمد رمضان و عید با ماست – مولانا
آمد رمضان و عید با ماست قفل آمد و آن کلید با ماست بربست دهان و دیده بگشاد وان نور که دیده دید با ماست آمد رمضان به خدمت دل وان...برچسب ها
- سعدی (25)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- وحشی بافقی (13)
- مولانا (23)
- اشعار صائب تبریزی (10)
- بیدل دهلوی (11)
- شعر وحشی بافقی (8)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- سیمین بهبهانی (7)
- شعر صائب تبریزی (10)
- عبید زاکانی (8)
- شعر (10)
- صائب تبریزی (10)
- شهریار (52)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- عشق (13)
- شعر شهریار (11)
- اشعار سعدی (20)
- شعر سعدی (16)
- اشعار شهریار (10)