-
اعتراض
اعتراض ((نامه نوزدهم)) دیگر به تو فکر نمی کنم این اصلا خوب نیست، تو باشی و من با دیگری باشم؟ بین منو تو دیگران تا همیشه دیگرانند چه ها کرد با ما دنیا؟ که دیگر به خیال هم سر نمی زنیم؟ حتی در فال قهوه هم، اثری از تو نیست چه دور شده ایم از هم تمام دلخوشیهایم دلشورهای تو بود که حالا آن هم نیست جای خالی تو با دیگرا ن پُر نمی شود با خاطراتت شاد می ماندم اما خدا آن را هم برایم زیادی دید کجای... -
زیبایی شناسی هنر شعر
زیبایی شناسی هنر شعر همیشه از عبور کردن از یک مسیر و جاده یکنواخت خسته شده ام تو چطور ؟ حتی از تکرار دیدن یک کوه ،یک دشت ،یک گونه گل و دریا. به نظرم یک راه اگر شاخه های راه های نو و مفیدی را به ما نشان دهد حتی موجب انبساط خاطرمان هم می شود زیرا به قول دومونتنی روح بشر نو خواه است و طالب ترک عادت و درک زیبایی .بنابراین شخصا موافق با نظریه سودمندی و تغییر پذیری کانت در تعریف زیبایی هستم .از سویی... -
اگر عشق نبود
اگر عشق نبود برخی از نوشته ها و آثار بزرگان ادب را که می خوانم از شدت علاقه گریه ام می گیرد. فقط می توانم تحسین شان بکنم. از خواندن این آثار گاهی یک نوع مستی به من دست می دهد! یک نوع احساس شعف و شادی بی حد. مثل وقتی که “شوهرم جلال” از سیمین دانشور را خواندم، مثل وقتی که “داش آکل” صادق هدایت را خواندم، مثل “گفتگوی آیدا سرکیسیان در مجله بامداد همیشه”، مثل “گفتگوی فروغ با دنیای سخن”، مثل اشعار شاملو با صدای خودش، مثل... -
مهمانی نور
مهمانی نور بنام خدا لایسنس نود ۳۲ پنجره اتاقم را باز کردم، نگاهی به آسمان انداختم، آرامش عجیبی سراپای وجودم را فرا گرفت. عمیق تر نگریستم دنیایی از زیبائی را در آن شب مهتابی مشاهده کردم. گلهای داوودی رقص کنان همراه با نسیم ملایم باد که آهنگ دلنوازی را با برگهای درختان مینواخت، لبخند خود را تقدیم به شببوهای دوست داشتنی باغچه می کردند. ستارگان چشمک زنان همراه با فرشتگان آواز دوستی می خواندند و مهتاب با بدرقه ناهید به مهمانی زحل می رفت تا ضیافت با شکوهی را... -
دختران ایران!
دختران ایران! به نام خداوندگار گام هایت را آهسته بردار بانوی اصیل. چنان میدرخشی در میان دشت ها، لاله ها واژگونند از آن تو. چنان روییدنی از گام هایت پیداست که خاک مشتی بیش نیست. چشمه ها جوشانند و دریا مواج.همانند امواج چادرت در باد! دوست دارم به گوش جهانیان برسانم دختران میهنم ظریفند نه ضعیف . آنقدر ظریف و وجیه که ملکات آفاق در برابرشان سر تعظیم فرود می آوردند و آنقدر قوی و شجاع که عقاب از گام های استوارشان هراسان است.آسمان هم حکم پرواز عقابان را... -
رمزِ آشنا
رمزِ آشنا در سایهی واژههایی که مقصدشان فقط یک دل است؛ گاهی در دانلود آهنگ میانهی روزهایی که شبیه موجی بیقرار از کنار ما عبور میکنند و فرصت نمیدهند حتی برای یک لحظه در ساحل خویش بایستیم و به جاماندههای روحمان نگاه کنیم، ناگهان لحظهای پیدا میشود، لحظهای که نه در هیچ تقویمی جای دارد، نه در حافظهی عمومی جهان، امّا مثل نامی که فقط روی یک لب زیبا معنا دارد، در دل یک نفر متوقف میشود و نمیگذارد فراموش شود. لحظهای که جهان برای همه عادی میگذرد، ولی...
خــــرم آن روز کـــــز ایـــن منـــزل ویــــران بـــــروم – حافظ شیرازی
خــــرم آن روز کـــــز ایـــن منـــزل ویــــران بـــــروم راحت جان طلبـــــم و از پــــی جـــانان بــــروم گـــر چــه دانم کــه بــه جایی نبـرد راه غریب مـن به بوی ســـر آن زلف...گهی با دزد افتد کار و گاهی با عسس ما را – ملک الشعرای بهار
گهی با دزد افتد کار و گاهی با عسس ما را نشد کاین آسمان راحت گذارد یک نفس ما را عسس با دزد شد دمساز و ما با هر دو بیگانه...وقتی میای صدای پات از همه جاده ها میاد – اردلان سرفراز
متن آهنگ سوغاتی / اردلان سرفراز وقتی میای صدای پات از همه جاده ها میاد انگار نه از یه شهر دور که از همه دنیا میاد تا وقتی که در وا...ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست – حافظ شیرازی
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست شب تـار است و ره وادی ایمـــن در پیش آتش طــور کـــجا موعــــد دیــدار کــــجاست هــر کــــه آمـــد...داغم از کیفیت آگاهی و اوهام هم – بیدل دهلوی
داغم از کیفیت آگاهی و اوهام هم جنس بسیار است و نقد فرصت ناکام کم کور شد چشمش زسوزن کاری دست قضا پیش ازان کز نرگس شوخت زند بادام دم آنچه...اشکم ولی به پای عزیزان چکیده ام – رهی معیری
اشکم ولی به پای عزیزان چکیده ام خارم ولی به سایه ی گل آرمیده ام با یاد رنگ و بوی تو ، ای نوبهار عشق همچون بنفشه سر به گریبان کشیده...عاشق شدم در این دیار با من چه کردی؟ – مسعود مدهوش
عاشق شدم در این دیار با من چه کردی؟ خواندم ترانه بی شمار با من چه کردی؟ خواستم فراموشت کنم , از دل بیرونت کنم یادم بری ز خاطرم , در...در دیده بجای خواب آبست مرا – ابوسعید ابوالخیر
در دیده بجای خواب آبست مرا زیرا که بدیدنت شتابست مرا گویند بخواب تا به خوابش بینی ای بیخبران چه جای خوابست مرا ابوسعید ابوالخیررباعی ابوسعید ابوالخیر در وصف امام علی (ع)
ابوسعید ابوالخیر، عارف و شاعر ایرانی هم که در سدههای چهارم و پنجم زیسته، رباعیهایی از سر ارادت، خطاب به امام علی (ع) سروده است. یکی از این رباعیها: ای حیدر...برچسب ها
- شعر شهریار (11)
- اشعار سعدی (20)
- سیمین بهبهانی (7)
- شعر سیمین بهبهانی (7)
- مولانا (23)
- صائب تبریزی (10)
- شهریار (52)
- شعر (10)
- بیدل دهلوی (11)
- وحشی بافقی (13)
- اشعار وحشی بافقی (10)
- عبید زاکانی (8)
- شعر صائب تبریزی (10)
- شعر وحشی بافقی (8)
- اشعار سیمین بهبهانی (7)
- اشعار شهریار (10)
- عشق (13)
- سعدی (25)
- شعر سعدی (16)
- اشعار صائب تبریزی (10)